loading...

دانلود رایگان کتاب انگلیسی دانشگاهی

عصبانیت اخیر درباره بازیگران سیاهپوست دیزنی ، هالی بیلی برای بازی در نقش آریل در فیلم زنده- پری دریایی ، رسانه های اجتماعی را به خود اختصاص داده است ، اما افرادی که گول می زنند از غول سرگرمی \"تغییر\" د

مهستی بازدید : 147 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:37 نظرات (0)

عصبانیت اخیر درباره بازیگران سیاهپوست دیزنی ، هالی بیلی برای بازی در نقش آریل در فیلم زنده- پری دریایی ، رسانه های اجتماعی را به خود اختصاص داده است ، اما افرادی که گول می زنند از غول سرگرمی "تغییر" داده های منبع را می گیرند چیز دیگری هستند. اول از همه ، همانطور که نویسنده تریسی باپتیست در مقاله ای برای نیویورک تایمز اشاره می کند ، پری دریایی ها همیشه سیاه بوده اند . دوم از همه، وجود دارد مقدار زیادی از افسانه ها که دیزنی تغییر کرده است بیش از 80 به علاوه سال فیلم سازی حرفه ای خود را، و من کردم 10 از آنها را برای شما در زیر توضیح داده.

 

 

ناراحتی های کتاب باید بدانند که هیچ سازگاری صفحه به صفحه نمی تواند 100٪ به اصل وفادار باشد. همه چیز از مواد منبع آن در درجه ها منحرف می شود و افسانه ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

 

با توجه به این استدلال که هاله بیلی نمی تواند یا نباید آریل را بازی کند زیرا آریل سفید است و بیلی سیاه است ، بیایید یک چیز را درست در اینجا بیاوریم: مسابقه آریل هیچ ارتباطی با داستان The Little Mermaid ندارد . دیزنی به اندازه کافی شاهزاده خانم سفید داشت و بازیگران یک بازیگر سیاه پوست برای بازی در آریل چیزی از روایت دور نمی کند.

 

اگر کسی بخواهد با آن استدلال کند ، بیایید ببیند که آنها را با این 10 افسانه که به شکل اصلی خود وحشتناک تر از فیلم های دیزنی است ، تصور می کند:

 

"Aschenputtel"

نسخه های زیادی از "سیندرلا" وجود دارد ، اما بگذارید روی "Aschenputtle" اثر برادران گریم تمرکز کنیم. داستان از یک دختر آقا می گوید ، که مجبور به پوشیدن دستمال و انجام پیشنهادات ناپدری و ناپدری او شد. اگرچه در پایان Aschenputtel با شاهزاده ازدواج می کند ، اما تفاوت های کمی بین نسخه Grimm و فیلم 1950 دیزنی وجود دارد.

 

برخلاف سیندرلا ، آشچپوتل هیچ خدایی پری برای کمک به او ندارد ، اما پرنده ای سفیدی دارد ، که لباس های ریز خود را برای رفتن به جشن های سلطنتی ، جایی که با شاهزاده اش ملاقات می کند ، دارد. از آنجا ، داستان تقریباً مشابه است: او به سمت توپ می رود ، با شاهزاده روبرو می شود و دمپایی خود را که برای یافتن او استفاده می کند ، از دست می دهد. اما فیلم دیزنی بخشی را که در آن قدم برداشته ، انگشت بزرگ خود را قطع می کند و دیگری پا را در تلاش برای فریب شاهزاده در ازدواج با آنها قطع می کند.

 

نسخه برادران گریم را اینجا بخوانید.

 

 

"علاءالدین و چراغ شگفت انگیز"

 

مجموعه Moviestore / Shutterstock

"علاءالدین" که در یک هزار و یک شب جمع آوری شده ، داستان یک مرد فقیر چینی را روایت می کند ، که توسط یک جادوگر مغربی مجبور می شود تا یک لامپ جادویی را از یک غار بازیابی کند.

 

در این نسخه ، علاءالدین دو جنس را می خواند: برده حلقه و برده ی لامپ ، دومین از آنها به آلادین کمک می کند تا با شکنجه کردن شوهر جدید خود ، پسر ویزیر ، هر شب شریک شود و علاءالدین را در او بخوابد. در جای خود خوابید

 

اگرچه Slave of the Lamp از قوت بالاتری برخوردار است و جنتی است که سرانجام در خدمت به جادوگر باد می رود ، این Slave of the Ring است که به علاءالدین کمک می کند تا با همسرش دوباره به هم بپیوندد و مقابل مرد بد روبرو شود. پرنسس جادوگر را متقاعد می کند که سم بنوشد ، و همه چیز خوب به نظر می رسد - تا اینکه برادر جادوگر ظاهر شود.

 

برادر مبدل به عنوان یک زن مقدس ، پرنسس را متقاعد می کند که کاخ علاءالدین به تخم مرغ احتیاج دارد - یک پرنده غول پیکر و غارتگر. وقتی علاءالدین به برده لامپ دستور داد تا این مورد را برای او بیاورد ، جن بسیار توهین می شود. او خدمات علاءالدین را ترک می کند ، اما نه قبل از هشدار دادن به وی درباره تهدید "زن مقدس". علاءالدین برادر جادوگر را در سینه چاقو می زند ، و از این پس او را با خوشحالی حفظ می کند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"زیبایی و جانور"

The Original and the Beast یک رمانی بود که توسط گابریل-سوزان باربوت دی ویلنو در سال 1740 نوشت و منتشر شد.

 

در افسانه منتشر شده ، پدر دختر تاجری است که 12 فرزند دارد ، و او موافقت می کند که هرکدام یک هدیه از جمله گل رز برای دختر خوشگل را برای آنها بازگرداند. مانند فیلم ، او به طور تصادفی از جانور عبور می کند ، که توسط یک پری شیطانی لعنت شده است که پیشرفت های او را رد کرده است. او فقط به قول آزاد شدن شخصی در جای خود آزاد می شود ، و دختر خوشگل انتخاب شده است.

 

همانطور که در داستان دیزنی وجود دارد ، جانور باید دوست داشته باشد که اگر می خواهد طلسم را بشکند ، او را دوست داشته باشد. اما در رمان ویلنویو ، او سعی می کند با درخواست از دختر خوشگل هر شب با او بخوابد این کار را انجام دهد. یک رمان 1753 ، که توسط Jeanne-Marie Leprince de Beumum نگاشته شده است ، این جانور را می خواهد از Belle بخواهد که هر شب با او غذا بخورد ، جزئیاتی که سرانجام یکی از بهترین آهنگ های دیزنی در تمام دوران را به ما اعطا کرد .

 

نسخه "زیبایی و جانور" اندرو لانگ را در اینجا بخوانید.

 

"پری دریایی کوچک"

 

Moviestore / Shutterstock

فیلم "پری دریایی کوچک" هانس کریستین آندرسن بسیار وحشتناک تر از نسخه دیزنی است ، و به پایان نمی رسد که پری دریایی کوچک و پرنس او ​​با خوشحالی زندگی کنند- پس از آن.

 

پری دریایی های اندرسن 300 سال زندگی می کنند ، اما روح بیکران ندارند ، بنابراین به سادگی وقتی می میرند به کف دریا تبدیل می شوند. مادربزرگ کوچک پری دریایی به او می گوید اگر مردی عاشق او شود ، یک روح جاودانه به دست می آورد ، اما انسان برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد ، دمهای پری دریایی را بسیار زشت می یابد.

 

قصد ازدواج با شاهزاده ، پری دریایی کوچک به دیدن جادوگر دریایی می رود ، که به پری دریایی کوچک هشدار می دهد که تغییر دم او به پاها باعث درد مداوم او خواهد شد ، گویی که او بر روی چاقو راه می رود. او همچنین هشدار می دهد که اگر شاهزاده با هر کس دیگری ازدواج کند ، بلافاصله خواهد مرد و به سمت کف دریا می چرخد.

 

جادوگر دریایی پری دریایی کوچک را خراب نمی کند ، اما شاهزاده هنوز با شخص دیگری ازدواج می کند. به پری دریایی کوچک این گزینه داده می شود که او را بکوبد و بکشد و بقیه روزهایش زندگی کند اما در عوض او چاقو و خودش را به دریا می اندازد. با این وجود ، به جای اینکه آب دریایی شود ، خود را در بین "دختران هوا" پیدا می کند - ارواح خوب و ملودیک که پس از انجام 300 سال کار نیک ، روح های جاودانه به دست می آورند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"پادشاه قورباغه ، یا آهنی هنری"

دیزنی "شاهزاده خانم و قورباغه" از سال 1912 در نیواورلئان حرکت می کند اما از داستان اصلی بسیار فاصله دارد. در فیلم ، تیانا حق امتیاز ندارد ، اما در فیلم "The Frog King یا Iron Henry" از برادران گریم ، دختر یک شاهزاده خانم واقعی است که نمی تواند قورباغه را تحمل کند.

 

در "پادشاه قورباغه" ، شاهزاده خانم وقتی توپ طلای خود را در چشمه می اندازد با قورباغه ملاقات می کند. او قول می دهد آن را بازیابی کند ، "اگر می خواهید مرا دوست داشته باشید" و شرایط بسیار دیگر. پدرش ، پادشاه ، به او دستور داده است كه كلمات خود را حفظ كند ، اما اين امر به خوبي انجام نمي شود ، و اين باعث مي شود كه او قورباغه را بر روي ديوار هدر دهد ، و او را به يك انسان برگرداند.

 

فیلم دیزنی همچنین Iron Henry ، خدمتگزار قورباغه را رها می کند ، که از تحول قورباغه کینگ آنقدر صدمه دیده بود که باند های آهنی تحت اللفظی که در قلب او پیچیده شده اند تا از شکستن آن جلوگیری کنند. هنگامی که هنری زوج تازه ازدواج کرده را به پادشاهی قورباغه قورباغه سوق می دهد ، بندهای اطراف قلب او شروع به چرت زدن می کند ، زیرا قلبش بار دیگر بسیار پر و سالم است.

 

نسخه داستان برادران گریم را اینجا بخوانید.

 

"ملکه برفی"

 

Moviestore / Shutterstock

از میان تمام داستانهای موجود در این لیست ، Frozen Disney ممکن است کمترین ارتباطی با داستانی داشته باشد که براساس آن بنا شده است. «ملکه برفی» هانس کریستین اندرسن از زمانی شروع می شود که آینه ای که زشت ترین و بدترین چیزهای جهان را منعکس و تقویت کند ، بر فراز زمین می لرزد. دو قطعه ریز آینه در قلب و چشم کی ، پسری جوان قرار می گیرد و در نتیجه او نسبت به بهترین دوست خود ، گردا ، سرد و بی رحمانه می شود.

 

روزی ملکه برفی کی را ربوده و او گردا را فراموش می کند. به لطف بوسه های ملکه برفی ، او دیگر نمی تواند سرماخوردگی را احساس کند ، بنابراین نمی فهمد که تمام بدن وی سرمازدگی و سیاه شده است. او در کاخ زحمت می کشد ، و سعی می کند یخ را در کلمه "ابدیت" شکل دهد ، اما نمی تواند. ملکه برفی او را رها می کند ، و او در جای خود انجماد می کند ، زنده اما بی تحرک.

 

پس از یک سفر طولانی ، گردا سرانجام کی را در کاخ یخی ملکه برفی پیدا می کند و او را می بوسد تا بدن خود را به گرما و سلامتی بازگرداند. قطعه آینه از قلب کیسه جدا می شود و او آنقدر احساس عمیقی می کند که گریه می کند و قطعه آینه دیگر را از چشمش بیرون می کشد. یخ در اطراف آنها کلمه "ابدیت" را تشکیل می دهد و آنها قادر به ترک خانه ملکه برفی در کنار هم هستند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"جک و لوبیای سحرآمیز"

برخی از طرفداران ممکن است "میکی و Beanstalk" را از یاد نبرند. پس از آن میکی ، دونالد و گوفی یک قلاده جادویی به قلعه غول پیکر می روند ، جایی که گرین هارپ که زمانی بر سرزمین آنها حکمرانی می کرد و با آهنگ خود از آن محافظت می کرد ، قفل شده است.

 

بزرگترین تغییر در ماده منبع مربوط به غول است. در داستان اصلی ، قافیه مشهور غول پیکر - "Fei fi fum fum، / بوی خون یک انگلیسی می دهم. / او زنده باشد یا او مرده باشد ، / من استخوان های او را خرد می کنم تا نان من درست شود." - به خوانندگان یادآوری می کند که جک همیشه در معرض خطر فانی است. با این حال وقتی میکی در مقابل ویلی وحشتناک قرار می گیرد ، می فهمد که این غول یک بوفون حیرت انگیز است که آنقدر خطر برای این سه گانه ایجاد نمی کند.

 

میکی هارپ طلایی را نجات می دهد ، اما واقعاً ثروت و شهرت را برای خودش تضمین نمی کند ، همانطور که جک در داستان اصلی این کار را انجام داده است.

 

نسخه داستان جوزف جاکوبز را اینجا بخوانید.

 

"راپونزل"

 

Moviestore / Shutterstock

Tangled دیزنی بسیاری از جزئیات اصلی داستان اصلی "Rapunzel" از برادران گریم را حفظ کرد ، اما فیلم سال 2010 بسیاری از جزئیات ادبی های پری را کم رنگ کرد.

 

در داستان اصلی ، یک زن و شوهر جوان فقیر انتظار دارند که فرزند اولشان مقداری کاهو از باغ همسایه سرقت کند تا رضایت بارداری مادر و مادر را برآورده کند. آن همسایه ، دامه گوتل ، به نظر می رسد یک پری شیطانی است و او خواستار آن است که زن و شوهر فرزند خود را به عنوان بازپرداخت تحویل دهند.

 

Rapunzel ، برادران Grimm ، که در برج خود قرار گرفته است ، قفل شده و خود را توسط یک شاهزاده ملاقات می کند ، که هر شب موهایش را صعود می کند ، وقتی دامه گوتل در آنجا نیست. راپونزل باردار می شود ، و دم گوتل او را به بیابان می اندازد - اما نه قبل از قطع موهای او ، که اجازه می دهد تا شاهزاده در آن شب صعود کند.

 

شاهزاده پس از کشف اینکه راپونزل برای همیشه از دست داده است ، خودش را از برج پرتاب می کند. او از سقوط جان سالم به در می برد ، اما با خارهایی که به چشمانش می چسبند ، کور مانده است. او سالها سرگردان است و در جنگل زنده مانده است ، تا زمانی که وارد بیابان شود که راپونزل اکنون با فرزندان دوقلوی خود زندگی می کند. او او را در آغوش می گیرد و اشک هایش بینایی او را بازیابی می کند ، که به او امکان می دهد فرزندان خود را برای اولین بار ببیند.

 

دو نسخه از داستان توسط برادران گریم را در اینجا بخوانید.

 

"خورشید ، ماه و تالیا"

از میان تمام افسانه های دیزنی که به خانواده تبدیل شده است ، این کیک را می گیرد.

 

نخستین "زیبایی خفته" در Perceforest ، مجموعه ای از افسانه های آرتورین در قرن شانزدهم یافت می شود ، اما من می خواهم روی "خورشید ، ماه و تالیا" از " ایل پنتامور " Giambattista Bastile تمرکز کنم ، که در آن یک اشراف زاده خانه خود را از کتان سوار می کند. پس از یک پیشگویی پیش بینی می کند که تکه تکه کردن آن به دخترش ، تالیا آسیب می رساند. البته او نمی تواند کاملاً از او محافظت کند و روزی در حالی که پیرزن را با استفاده از چرخ نخ ریسی تحقیق می کند ، تکه تکه می شود. او در حال سقوط مرده است.

 

هنگامی که یک پادشاه خانه کشور را پیدا می کند ، جسد تالیا را به رختخواب منتقل می کند ، به او تجاوز می کند و می رود. نه ماه بعد ، او دوقلو به دنیا می آورد ، و هنگامی که نوزادانش در حالی که مشغول مکیدن انگشتان خود بودند ، کتان را جدا می کنند ، دوباره به دنیا می آیند. او از نوزادان ، خورشید و ماه مراقبت می کند ، در خانه ، غافل از آنچه اتفاق افتاده است. پادشاه سرانجام برمی گردد ، اما نمی تواند خانواده جدید خود را با خود به خانه آورد ، زیرا او قبلاً ازدواج کرده است.

 

ملکه وی بزودی فهمید. او دستور می دهد که بچه ها به قلعه آورده شوند و برای پادشاه پخته شوند ، اما کوک بچه ها را پنهان می کند و به جای آن بره تهیه می کند ، اما ملکه هیچ عاقل تر نیست. ملکه پس از آن درخواست می کند که تالیا به قلعه آورده شود و به قتل برسد. پادشاه نقشه خود را کشف کرد و ملکه و همه کسانی را که به او کمک کردند در محل تالیا کشته شود ، دارد.

 

سه نسخه مختلف از داستان "زیبایی خفته" را در اینجا بخوانید.

 

"سفید برفی"

 

ضربه محکم و ناگهانی / Shutterstock

داستان اصلی "برفی سفید" برادران گریم وحشتناک تر از نسخه دیزنی است - گویی ارسال هانتسمن برای کشتن سفید برفی و سپس تلاش برای پایان دادن به او با سیب مسموم به اندازه کافی بد نبود.

 

در داستان اصلی ، ملکه ایول سه بار در تلاش برای قتل او از برفی بازدید می کند. اول ، او دختر را با رشته های بدنری مسحور می کند ، که سفت می شوند تا زمانی که او را خفه کنند ، اما کوتوله ها سفید برفی را می یابند و قبل از مرگ او را نجات می دهند. دوم اینکه ، او یک دخترک یک شانه مسموم را می فروشد ، که تقریباً او را می کشد ، اما کوتوله ها به موقع می آیند تا شانه را برداشته و از سفید برفی صرفه جویی کنند. در سومین دیدار ملکه ، او سیب مسموم به دختر را می دهد که او را می کشد.

 

کوتوله‌ها قادر به احیای او نیستند ، جسد برفی جسد سفید را در یک گلدان شیشه ای قرار می دهد ، که در نهایت توسط یک شاهزاده یافت می شود ، که به بندگان خود دستور می دهد تا آن را به قلعه خود برگردانند. وقتی یکی از خادمان تلو تلو خورد ، دهان سفید برفی باز می شود و نیش سیب مسموم بیرون می رود و به او اجازه می دهد تا دوباره به زندگی بازگردد. او برای تبدیل شدن به همسرش به قلعه شاهزاده می رود.

 

مجازات ملکه؟ شاهزاده و همسرش دارای کفش های آهنی هستند که در ذغال سنگ گرم می شوند و آنها ملکه را وادار به پوشیدن و رقصیدن در آن می کنند ، تا اینکه قبل از مرگ آنها بمیرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 17
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 57
  • بازدید ماه : 52
  • بازدید سال : 753
  • بازدید کلی : 4,039