loading...

دانلود رایگان کتاب انگلیسی دانشگاهی

مهستی بازدید : 89 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:38 نظرات (0)

اگر تعجب می کردید که چرا دیروز فنجان قهوه تازه خود را در پیراهن سفید ، با نام تجاری جدید خود ریخته اید ، یا چرا پرینتر دفتر شما امروز بعد از ظهر دچار مشکل می شود ، جواب این سؤال ساده است: عطارد به صورت مقتدر است . از نو. بله ، از 7 ژوئیه تا 31 ام ، همه چیز کمی بیشتر خواهد بود ... دشوار است.

 

 

اگر شما طالع بینی هستید ، احتمالاً می دانید معنی آن چیست ، اما برای کسانی که این کار را نمی کنند ، یک تصادف (بدون هدف در نظر گرفته شده) است: هنگامی که عطارد پشتی خود را شروع می کند ، انتقال به این معناست که باعث بروز همه مصائب می شود: فناوری خرابی ها ، ناسازگاری ها در سمت چپ و راست و تأخیر در هواپیما ، قطار و اتومبیل. و ظاهرا این عطارد خاص رتروگراد در لئو قرار است به همه نشانه آشفته تر از حد معمول. سرگرم کننده

 

در حالی که مشغول خالی کردن دریچه ها هستید (و امیدوارم قبل از اینکه به جای همکار خود به طور تصادفی آنها را به رئیس خود بفرستید دوباره به خواندن پیامک های متنوع ناخوشایند دوباره بخوانید) ، ممکن است خواندن نیز انجام شود. در زیر 11 کتاب وجود دارد که به یک دلیل یا دلیل دیگر خواندن کامل عطارد را به یک دلیل دیگر تبدیل می کنند: آنها در میان طغیان ها آرام هستند ، در مورد اخترشناسی و زودیاک آموزنده هستند ، یا آنها فقط فرار سرگرم کننده فرار را برای رسیدن به شما دارند. از طریق این زمان تلاش:

 

'قدرت ستاره: راهنمای ساده برای طالع بینی' توسط ونسا مونتگومری

 

اگر سیارات روی زندگی شما تأثیر می گذارند ، احتمالاً می خواهید در مورد آن اطلاعات بیشتری کسب کنید ، درست است؟ کتاب ونسا مونتگومری یک راهنمای ساده برای طالع بینی های عمیق است ، برای مبتدیان و واسطه ها به طور یکسان. و مصاحبه بوستل با مونتگومری را بررسی کنید ، جایی که او توصیه می کند تابستان عالی را برای علائم زودیاک خود بخوانید !

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"چطور کاری نکنیم: مقاومت در برابر اقتصاد توجه" توسط جنی اودل

 

بلایای فنی یک علامت بدنام از Mercury Retrograde است ، بنابراین ممکن است دوست داشته باشید از این زمان برای انجام یک سم زدایی در رسانه های اجتماعی استفاده کنید. در نحوه انجام هیچ کاری ، جنی اودل به شیوه‌هایی که فناوری فرهنگ ما را بهره‌وری مداوم می کند ، غوطه وری می کند و در هنگام ورود به سیستم ، راه حلهایی برای ارتباط معنادارتر ارائه می دهد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'Star-Crossed' توسط مینی Darke

 

اگر ترجیح می دهید در مورد اشتباهات اخترشناسی که در افراد دیگر اتفاق می افتد بخوانید ، عاشق rom-com Star-Crossed مینی تیره را دوست خواهید داشت . این دنباله جاستین است که می فهمد که خرد او ، نیک ، از طالع بینی در کاغذ (همان کسی که برای او می نویسد) برای تصمیم گیری های خود استفاده می کند. بنابراین او تصمیم می گیرد که سرنوشت خود را به دست خودش بگیرد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"GMorning ، GNight: گفتگوهای پپ کوچولو برای من و شما" توسط لین-مانوئل میراندا

 

هیچ چیز نمی گوید: "من به حرف زدن نیاز دارم" دقیقاً مثل Mercury Retrograde. پس از یک روز طولانی درگیر شدن با تمام درام های ناشی از سیاره ، کتاب شیرین کلمات دلگرم کننده لین مانوئل-میراندا (با تصاویر جانی سام) مطمئناً شما را تقویت می کند. از آن برای استراحت شب خوب یا مقداری پپ صبح استفاده کنید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'HausMagick: خانه خود را با جادوگری متحول کنید' توسط اریکا فلدمن

 

ممکن است خود را در این ماه کمی بیشتر از وقت خود در خانه بگذرانید ، بنابراین چرا فضای خود را برای بهبود معنوی که در طی برنامه ریزی مجدد به آن احتیاج دارید ، فوق العاده نیست ؟ Feldmann ، مالک HausWitch در Salem ، از مراقبه ، تاروت ، طالع بینی و موارد دیگر برای کمک به شما در تبدیل فضای خود به یک پناهگاه استفاده می کند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'من دوست دارم تماشا کنم: راهم را از طریق انقلاب تلویزیون برانگیخت' توسط امیلی نوسبام

 

می دانم که اولین غریزه من هنگام Mercury Retrograde شکارچی کردن روی مبل با سری جدید به تماشای ماراتن است. اگر مثل من هستید و در این مدت تمایل دارید که به Netflix روی آورید ، مجموعه Nussbaum را از بهترین منتقدان تلویزیونی او دوست دارید و همه چیز را از Sex & City گرفته تا شگفت انگیز خانم Maisel پوشش می دهد .

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"مخلوط نجوم: دستور العمل های کوکتل کیهانی برای هر نشانه" توسط آلیزا کلی فرقر

 

در اواسط ماه ، ممکن است به یک نوشیدنی نیاز داشته باشید .... یا دو. وقتی به آن نقطه رسیدید ، برخی از افراد مورد علاقه خود را برای یک عصر خنده ، بشقاب غذا و یک زن و شوهر از کوکتل های تابستانی با طراوت کاملاً مطابق با علائم زودیاک خود دعوت کنید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'واقعاً مال شما' توسط سرووناز تاش

 

اگر شما یک استراحت فنی را در پیش نگرفته اید ، قبل از ارسال در حین برنامه ریزی دقت کنید ... به خصوص در مورد آن برنامه های دوست یابی. اما می توانید در درام دیگران از سرگرمی لذت ببرید. در این رام کام ، ماریام ، دانشجوی تازه وارد NYU به یک برنامه دوست یابی می پیوندد و با بهترین دوست و دوست پسر سابقش همخوانی دارد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"راهنمای فضایی برای مدیتیشن و ذهن آگاهی" توسط اندی پودیکومب

 

در جریان عطارد عطارد ، مراقبه می تواند در مقابله با همه فجایع و دلخوری های ناچیز حاصل از محصول بسیار کمک کند. این که آیا شما تازه وارد تمرین هستید ، یا می خواهید بیش از هر زمان دیگری آن را بپذیرید ، این راهنمای عملی از طرف خالق برنامه فوق العاده مراقبه سرگرمی ، Headspace است که باید بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"پیشنهاد" توسط یاس گیلوری

 

آیا یاسمین گیلوری داستان خود را در هنگام عطارد ریتروگراد تنظیم کرد؟ زیرا این قطعاً نمونه نهایی یک سوءاستفاده است - و یک کتاب سرگرم کننده است که در این ماه از طرف شما می خواهید. وقتی کارلوس به نیکول کمک کرد پس از رد پیشنهاد عمومی ، فرار کند ، آنها بیشتر از آنچه برای آنها معامله می کردند ، فرار می کنند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"نشانه ها" توسط کارولین فاکنر

 

هنگامی که ریزگردها سرانجام در پایان است ، ممکن است متوجه شوید که شما علاقه مند هستید که بیشتر بدانید که چگونه طالع بینی می تواند برای شما کار کند ، و نه علیه شما. این کتاب را انتخاب کنید ، که نشان می دهد چگونه می توانید از طالع بینی برای بهبود زندگی خود ، از جمله در روابط و شغل خود استفاده کنید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

مهستی بازدید : 51 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:38 نظرات (0)

شما می دانید این احساس: شما یک کتاب جدید را خریداری می کنید که همه در اینترنت آن را خراب کرده اند ، شما آن را به خانه می برید ، با یک کاسه ذرت بو داده و یک لیوان چیز جالب و با طراوت در آن مستقر می شوید ، کتاب را باز می کنید ، و ... شما فقط نمی توانید وارد آن شوید. اگر می خواهید قبل از خریدن آنها ، نمونه ای از بزرگترین کتاب های تابستانی را بخوانید ، Bustle دارای 10 نمونه زیر است.

 

 

اگر می خواهید یک رمان بزرگسالان جوان محرک را بخوانید ، با اکشن بسیار زیاد روی حواشی خود عمل می کنید ، در فهرست زیر سه مورد وجود دارد که ممکن است برای شما مناسب باشد: Girl Gone Viral توسط آروین احمدی ، All Us With Wings by Michelle Riz Keil ، و پنج Midnights توسط Ann Dávila Cardinal. یا اگر می خواهید خود را در یک احساس عاشقانه با یک خوشحالی همیشه از دست بدهید ، The Wedding Party را توسط Jasmine Guillory ، Star-Crossed توسط Minnie Drake یا The Unhoneymooners توسط کریستینا لورن امتحان کنید. در مورد فرصتی که می خواهید رمانی با هیجان ، پیچ و تاب و یک رمز و راز اصلی داشته باشید ، یک فصل از The Last Widow را با کارین Slaughter یا دختران Van Apfel بخوانیدتوسط فلیسیس مک لین.

 

بهترین بخش این است: شما لازم نیست بدانید که چه می خواهید. می توانید یک فصل از هر 10 کتاب را بخوانید و تصمیم بگیرید که پس از آن کدام یک را بخرید:

 

"همه ما با بالها" توسط میشل روزی کیل

 

آمازون

رمان جوان داستان های سوداگرانه میشل رویز کیل پیرو Xochi ، که 17 سال دارد و تنها در سانفرانسیسکو است ، بدون خانواده و دوستانش است. وقتی او با پالاس ، دختر 12 ساله زودگذر راک استار آشنا می شود ، با اشتیاق موقعیتی را به عنوان پرستار بچه می پذیرد و عاشق سبک زندگی خلاقانه آنها می شود. اما وقتی Xochi و Pallas به طور تصادفی یک جفت موجود باستانی را که به انتقام خم شده است احضار می کنند ، همه چیز به آشوب فرو می رود.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'Five Midnights' توسط آن دویلا کاردینال

 

آمازون

رمان هولناک و جوان نوجوان آنه داوویلا کاردینال داستان نوجوانان لوپ و خاویر را روایت می کند که به سختی می توانند در کنار هم بایستند اما اختلافات خود را کنار گذاشته اند تا یک سری قات های وحشتناک را که از طریق پورتوریکو در جریان هستند ، حل کنند. اما سرنخ های آنها آنها را به سمت یک واقعیت تکان دهنده سوق می دهد: ممکن است قاتل انسانی نباشد.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'دختران ویروسی شدند' توسط آروین احمدی

 

آمازون

دختر آروین احمدی Vone Viral Girl Goal Opal 17 ساله ، رمزگذار ماهر و دانش آموز دبیرستانی را برای پیروزی در مسابقه ای که در سکوی واقعیت مجازی WAVE برگزار می شود ، دنبال می کند. اگر او برنده شود ، با بنیانگذار WAVE ملاقات می کند - تنها شخصی که می داند چه اتفاقی برای پدرش افتاد ، که هنگام 10 سالگی ناپدید شد.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"دختران ون آپلل رفته اند" توسط فلیسیس مک لین

 

آمازون

در رمان مجموعه استرالیا فلیسیتی مک لین ، تیککا برای گرفتن جواب در مورد این حادثه که او را برای کل زندگی بزرگسال خود در آغوش گرفته است ، به زادگاه خود سفر می کند: ناپدید شدن بهترین دوستان او ، دختران ون آپفل.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'The Unhoneymooners' توسط کریستینا لورن

 

آمازون

آخرین رمان عاشقانه کریستینا لورن از زیتون و ایتان پیروی می کند ، دشمنانی که قسم خورده اند که - پس از یک اتفاق مسمومیت با مواد غذایی - به ماه عسل ختم می شوند عروس و داماد اکنون برای لذت بردن از آنها بسیار بیمار هستند. اوضاع پیچیده تر می شود که وقتی به رئیس آینده Olive می روند و مجبور می شوند وانمود کنند که تازه متولد شده اند.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'Star-Crossed' توسط مینی دریک

 

آمازون

در فیلم Star-Crossed ، مینی دریک تصور می کند اگر اجازه دهید ستاره ها بر زندگی عشق شما حاکم شوند چه اتفاقی می افتد. هنگامی که جاستین به یار عزیزم ، نیک ، در خیابان می رود ، می داند که آنها قرار است عاشق شوند - به خصوص پس از این که می آموزد که نیک از هوروسکوپ ها از مجله مورد علاقه خود برای هدایت زندگی عشق خود استفاده می کند. مجله مورد علاقه او؟ این دقیقاً به همین صورت است که در آنجا کار می کند و او این قدرت را دارد که سرنوشت را به دست خودش بگیرد.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"چگونه احساس می شود به شناور" توسط هلنا فاکس

 

آمازون

کتاب " How It Feels To Float" هلنا فاکس با دو مورد مهمترین مسئله امروز نوجوانان روبرو است: افسردگی و اندوه. شخصیت اصلی فاکس ، Biz ، می داند چگونه شناور کند. او می داند که چگونه بدون نگرانی بیش از حد به کسی برسد یا اینکه چقدر تلاش می کند تا با سلامت روانی و مرگ پدرش مقابله کند ، کنار بیاید.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"جشن عروسی" نوشته یاس گیلوری (16 ژوئیه)

 

آمازون

اولین دو رمان عاشقانه که توسط Jasmine Guillory در سال 2019 منتشر شد ، عروسی عروسی روی مادی و تئو تمرکز دارد که از یکدیگر متنفر هستند اما به یک دلیل اختلافات خود را کنار گذاشته اند: عروسی بهترین دوست متقابلشان ، الکسا. همانطور که ممکن است تصور کنید ، آنها خیلی طولانی دشمن نمی مانند و قبل از پایان عروسی ، آنها باید بفهمند که واقعاً نسبت به یکدیگر چه احساسی دارند.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"Gods Of Jade and Shadow" اثر سیلویا گارسیا مورنو (23 ژوئیه)

 

آمازون

ریشه در اساطیر مکزیک و در جاز عصر مکزیک قرار دارد ، سیلویا مورنو-گارسیا رمان های فانتزی طلسم را بر روی دختر جوانی که بطور تصادفی یک خدای مرگ مایان بیدار می کند ، به پایان می رساند و به تلاش خود ادامه می دهد تا تاج و تخت خود را از برادر دوقلوی خائن خود پس بگیرد.

 

اکنون جز بوستل بخوانید.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"آخرین بیوه" اثر کارین ذبح (20 اوت)

 

آمازون

رمان جدید هیجان انگیز کارین اسلاو در پی کارآگاه ویل ترنت و سارا لینتون ، پزشک معالج پزشکی است که می توانند بفهمند چه اتفاقی برای یک دانشمند ربوده شده از مرکز کنترل بیماری ها افتاد و چه چیزی باعث انفجار اسرارآمیز در نزدیکی دانشگاه اموری ، دو بیمارستان و CDC شد. بدیهی است که جان بسیاری از مردم در معرض خطر است ، اما هنگام ربوده شدن سارا ، این تحقیقات به نوبه خود شخصی نیز انجام می دهند.

 

اکنون گزیده ای از Bustle را بخوانید.

مهستی بازدید : 47 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:37 نظرات (0)

 

من هرگز به گونه ای نبوده ام که می داند چگونه خاطرات خود را حفظ کند . اوه ، من سعی کردم من یک مکنده بسیار ثابت هستم و گاهی خرید نوت بوک و قلم جدید غیر ضروری را به خودم می گیرم. بله ، این زمانی است که به روزنامه نگاری متعهد می شوم ، همیشه به خودم می گویم. شاید شروع کنم ، بهترین نیتهای من است که قبل از آنکه عادت نکنم منجر به چند ورودی شود. یا وقتی که اشتباه می کنم دوباره خواندن یک مطلب را بخوانم و آنقدر در دراماتیک داخلی بچرخم ، یک دفترچه خاطرات را نصف می کنم. هرچند بیشتر اوقات ، نه ، من اجازه می دهم نوت بوک گرد و غبار را در یک تکه زیبا جمع کند. اما این بدان معنی نیست که من علاقه ای به خواندن خاطرات دیگران ندارم .

 

 

گرچه همیشه از نوت بوک خواهر کوچکترم از گناه کردن خودداری می کردم ، اما از ضربات مصون نیستم. اگر شما مانند من هستید ، می توانید به جای انتخاب مجلات منتشر شده از یکی از خالقان مورد علاقه خود ، خارش کنجکاوی را خراشیده (بدون اینکه با دوستان و خانواده به دردسر بیفتد). از نویسندگان و هنرمندان گرفته تا موسیقیدانان و خاطرات نویسان ، این مجموعه ها (چه به صورت خاطرات و چه گلچین های نامه ) در ذهن افرادی مثل فریدا کاهلو ، ویرجینیا وولف قرار می گیرند که ذات و اندیشه های آنها مطمئناً بیشتر از خود شما علاقه و تأثیر دارد. :

 

'مجلات بدون مرز سیلویا پلات' توسط سیلویا پلات

 

انتشار مجلات بدون مرز سیلویا پلات در سال 2000 یک رویداد بزرگ ادبی در نظر گرفته شد. تا آن زمان ، مجلات Plath فقط در نسخه ای موجود بودند كه توسط شوهر مرحوم نویسنده كوتاه شده بود. این رونویسی کامل نشانگر عمق واقعی مبارزات شخصی و ادبی شاعر است.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"سرقت با پیدا کردن: خاطرات 1977-2002" توسط دیوید صداریس

 

آیا می دانستید دیوید ساداریس نویسنده نویس و نویسنده محبوب طنز بیش از 40 سال است که خاطرات خود را حفظ کرده است؟ اولین اثر از دو جلد برنامه ریزی شده ، دزدی با یافتن: 1977-2002 مجموعه ای از سوابق خصوصی ، مشاهدات ، نظرات بالای صفحه ، شایعات و داستان های زندگی است و همه به همان اندازه مجموعه های مقاله او خنده دار است.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"تو همیشه با من هستی" توسط Frida Kahlo

 

این مجموعه که توسط هکتار جیمز ویرایش و ترجمه شده است ، نامه هایی را که پیش از این منتشر نشده بین هنرمندان مشهور مکزیکی و مادرش منتشر کرده است. در اینجا Kahlo با اضطراب ، احساسات خود در مورد شوهر و دوستانش و ذهن خلاق باورنکردنی اش ، از راه هایی آسیب پذیر و عمیقاً درگیر است.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"خاطرات نویسنده" توسط ویرجینیا وولف

 

خاطرات ویرجینیا وولف بین سالهای 1977 و 1984 در پنج جلد منتشر شد ، اما اگر به دنبال چیزی قابل هضم تر هستید ، دفترچه خاطرات نویسنده را بررسی کنید . شوهرش از سابقه شخصی که در طی مدت 27 سال نگهداری کرده است ، گرفته شده است ، نوشته های اینجا کار ، تمرین های نویسندگی و نظرات در مورد کتابهایی را که می خواند را شامل می شود.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'Reborn: Diaries Early Diaries 1947-1963' by Susan Sontag

 

شما احتمالاً شنیده اید که در ماه های اخیر افرادی صحبت می کنند که در مورد نویسنده و فیلمساز سوزان سانتاگ صحبت می کنند ، به لطف مقاله معروف او در سال 1964 "یادداشت ها در اردوگاه" که الهام بخش تم Met Gala 2019 است. این نخستین جلد مجلات وی در سالهای دانشجویی آغاز می شود و در سال 1964 تمام می شود ، دقیقاً وقتی که او وارد صحنه ی هنری شهر نیویورک شد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"نامه های جان لنون" نوشته جان لنون

 

این مجموعه تقریباً 300 نامه ، مکاتبات شخصی مرحوم بیتل جان لنون را از هر نظر در زندگی جذاب وی با خانواده ، دوستان ، غریبه ها و دوستداران دارد. با شنیدن صدایی که بین کمدی ، شعر و دل شکسته نوسان می شود ، نامه های Lennon یک طرف صمیمی که هرگز دیده نشده است ، نبوغ موسیقی را روشن می کند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"خاطرات دیوانه من دیوانه" نوشته Rae Earl

 

نویسنده رائه ارل در الهام بخش سریال هولو ، خاطرات زندگی واقعی خود را که در سال 1989 نگه داشته است ، به اشتراک می گذارد - وقتی او یک دختر 17 ساله چاق و پسر بود ، که با مادر خود در لینکلنشایر زندگی می کرد. در دفتر خاطرات خود ، او از مسائل مربوط به تصویر بدن ، درام های دوستانه و رابطه پیچیده اش با مادرش به گونه ای می نویسد که برای هر کسی که تلاش کرده است بفهمد در دوران نوجوانی چه کسی بوده است ، قابل اعتماد خواهد بود.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"خاطرات اندی وارهول" ویرایش شده توسط پت هاکت

 

اندی وارهول ، هنرمند پاپ که بسیار تأثیرگذار و بدون شک بحث برانگیز است ، همیشه از غبار نقل قول ها و داستان های مشهور آراسته شده است. اما در دفتر خاطرات خود - مجموعه ای از بیش از 20،000 صفحه خاطرات که او قبل از مرگ وی در سال 1987 به پت هاکت دیکته می کرد - خوانندگان از آخرین پشت پرده پشت صحنه زندگی خود می گیرند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'Asways، Julia: Letters of Julia Child & Avis DeVoto' ویرایش شده توسط جو راردون

 

این مجموعه شیرین مکاتبات چند دهه بین سرآشپز مشهور محبوب جولیا کودک و دوستش و ادبیات غیر رسمی آویز دیووتو را به اشتراک می گذارد. این توطئه دوستی مادام العمر بین این دو زن ، و همچنین روند پر آشفتگی ایجاد جولیا در مسترینگ هنر آشپزی فرانسوی ، یکی از اثرگذارترین کتابهای آشپزی که تاکنون نوشته شده است.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'Brontës: زندگی در نامه ها' ویرایش شده توسط جولیت بارکر

 

انتخاب نامه های جولیت بارکر صداهای معتبر شارلوت ، امیلی و آن و همچنین برادرشان ، برانول و پدر ، ریورن پاتریک برنته را نشان می دهد. این نامه ها جزئیات كودكی عجیب و غریب خواهران و برادران ، سالهای مبارزه آنها را قبل از كتابهایشان ، دنیای ادبیات را با طوفان و مرگ و میر جوانی به طرز غم انگیز چند تن از برنتس ها نشان می دهد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"دستورالعملهای عملیاتی: مجله سال اول پسرم" توسط آن لاموت

 

دستورالعملهای مؤثر عملی آنه لاموت ، گزارشی پرتحرک و قدرتمند از سال اول زندگی پسرش است. در آن ، لاموت در مورد گذار به مادری می نویسد ، و تمام تغییرات ، فرسودگی و عشق به فرزندش وارد زندگی او می شود.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

'خواهر عشق: نامه های Audre Lorde و پت پارکر' توسط Audre Lorde و Pat Parker

 

خواهر عشق نامه های شاعران و فعالان آمریکایی آفریقایی آمریکایی Audre Lorde و Pat Parker را جمع آوری می کند. این دوئل در طول 15 سال نامه های همیشگی خود را نوشت و در مورد همه چیز از کارهایشان به عنوان نویسندگان گرفته تا نقش های برجسته آنها در سیاست ، تا مبارزات فردی آنها با سرطان یادداشت کرد. این تصویر صمیمی جلوه ای در ذهن و دوستی دو نویسنده بزرگ بیستم به وجود می آورد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

 

"The Vanity Fair Diaries: 1983-1992" اثر تینا براون

 

در طول هشت سال فعالیت خود به عنوان سردبیر مجله Vanity Fair ، تینا براون مجلات گسترده ای را نگه داشت. خاطرات براون با ارائه یک پرتره بدون مانع از دنیای رسانه رقابتی نیویورک در دهه 80 ، بیش از 80 ، خاطرات براون پشت بزرگترین جلوه های مجله و زندگی شخصی پر از درام او هستند.

مهستی بازدید : 52 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:37 نظرات (0)

اگر تعجب می کنید دو بزرگترین تأثیرگذار ادبی سال چه کسانی هستند ، به دنبال ریز ویتسپون و اپرا وینفری نباشید. با توجه به انتشارات هفتگی ، دو کتاب پرفروش سال 2019 تا کنون ، Where Crawdads Sing by Delia Owens و خاطرات میشل اوباما ، در حال تبدیل شدن هستند . همانطور که اتفاق می افتد ، هر دو انتخاب کلوپ های محبوب کتاب های جلوی Celeb بودند : جایی که Crawdads Sing یک انتخاب برای سلام کتاب Sunshine سلام ویترسپون بود ، و تبدیل شدن به یک انتخاب برای باشگاه کتاب Oprah بود . (خوب ، میشل اوباما نیز چیزهای زیادی داشتبه رسمیت شناختن نام هنگام انتشار کتاب ، اما توصیه اوپرا مطمئناً ضرری ندارد.)

 

 

جایی که Crawdads Sing ، در حال حاضر پرفروش شماره یک 2019 است ، برای اولین بار در آگوست سال 2018 منتشر شد و طبق گزارش های آن 1.1 فروخته شده است. از آن زمان تاکنون میلیون نسخه این کتاب کیا را دنبال می کند ، دختری که سالها تنها در باتلاقی در سواحل کارولینای شمالی زنده مانده است. پس از پیدا شدن یک مرد خوش تیپ مرده ، افراد محلی بلافاصله به کیا مشکوک می شوند که آنها را "دختر مارش" می نامند. اما وقتی اهالی شهر داستان او را تحت تأثیر قرار می دهند ، کیا خودش را به سمت زندگی جدید باز می کند - تا زمانی که غیرقابل تصور اتفاق نیفتد.

 

این کتاب درست با انتخاب های دیگر Witherspoon برای کتاب سلام کتاب Sunshine ، که بازیگر و تهیه کننده برای اولین بار در ژوئن سال 2017 راه اندازی شده است متناسب است. در حالی که انتخاب های او باعث شده است که بازی های هیجان انگیز از Thrillers ( چیزی در آب توسط کاترین استیدمن ) گرفته تا رمانس ها ( پیشنهاد) توسط Jasmine Guillory ) و شامل هر دو تصویر زیر رادار ( کاکتوس توسط سارا هایوود ) و نسخه های بسیار پیش بینی شده ( دیزی جونز و شش از تیلور جنکینز رید ) ، ویترسپون متعهد شده است که کتابهایی را که توسط گروه متنوعی نوشته شده است انتخاب کند. زنان.

 

 

جایی که Crawdads آواز می خوانند

$ 14.99

|

آمازون

خرید در آمازون

 

از طرف دیگر ، کتاب کتاب اپرا تقریباً نیازی به معرفی ندارد. برای اولین بار در سال 1996 به عنوان بخشی از نمایش گفتگوی پیشگامانه اپرا ، محبوبیت گسترده این باشگاه باعث شد که این بهترین گزینه برای تبدیل شدن به پرفروش ترین عناوین مبهم باشد و فروش خود را به عنوان چندین میلیون نسخه برای برخی از کتابها افزایش دهد. اولین تکرار این باشگاه (که به مدت 15 سال به طول انجامید و 70 کتاب را شامل می شود) در سال 2011 به پایان رسید ، اما به عنوان کتاب کتاب اوپرا 2.0 در سال 2012 دوباره راه اندازی شد ، و اولین انتخاب آن Cheryl Strayed's Wild بود .

 

کلوپ کتاب وینفری از نویسندگان گروه های حاشیه نشین تجلیل می کند ، و همه چیز را شامل می شود از خاطرات سخت گیر ( آفتاب می درخشد توسط آنتونی ری هینتون ) گرفته تا داستان های ادبی قدرتمند ( یک ازدواج آمریکایی توسط تاری جونز .) در حالی که اولین خاطره بانوی اول میشل اوباما - که سفر وی را از کودکی به کاخ سفید دنبال می کند - همیشه مقدم بر آن بود که در نمودارهای کتاب کتابی ایجاد کند ، تبلیغات اضافی وینفری برای این کتاب تنها به موفقیت آن کمک کرد. این کشور امسال بیش از 888 هزار نسخه فروخته است - و 4.5 میلیون نسخه از زمان انتشار آن در نوامبر سال 2018 با حیرت انگیز 4.5 میلیون نسخه به فروش رسیده است و این مسیر را در مسیر خود قرار داده تا احتمالاً تبدیل به پرفروش ترین خاطرات همه زمان ها شود .

 

 

در حال تبدیل شدن

13.86 دلار

|

آمازون

خرید در آمازون

در حالی که کلوپ های مشهور پدیده جدیدی نیستند ، آنها در سالهای اخیر شاهد پیشرفت شدید بودند و همه از بازیگر زن اما واتسون (با کلوپ کتاب فمینیستی خود " قفسه مشترک" ) گرفته تا بازیگر نقش اما رابرتز (با گروه محبوب خود " بلتریست" ) در این جشنواره شرکت کردند. سرگرم کننده اما اینکه افراد تمایل بیشتری برای انتخاب کتاب با تمبر مشهور مورد علاقه خود در مورد آن داشته باشند یا خیر ، فکر می کنم همه ما می توانیم قبول کنیم که دیدن تعداد بیشتری از خانمها در لیست پرفروش روند مثبت است.

مهستی بازدید : 150 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:37 نظرات (0)

عصبانیت اخیر درباره بازیگران سیاهپوست دیزنی ، هالی بیلی برای بازی در نقش آریل در فیلم زنده- پری دریایی ، رسانه های اجتماعی را به خود اختصاص داده است ، اما افرادی که گول می زنند از غول سرگرمی "تغییر" داده های منبع را می گیرند چیز دیگری هستند. اول از همه ، همانطور که نویسنده تریسی باپتیست در مقاله ای برای نیویورک تایمز اشاره می کند ، پری دریایی ها همیشه سیاه بوده اند . دوم از همه، وجود دارد مقدار زیادی از افسانه ها که دیزنی تغییر کرده است بیش از 80 به علاوه سال فیلم سازی حرفه ای خود را، و من کردم 10 از آنها را برای شما در زیر توضیح داده.

 

 

ناراحتی های کتاب باید بدانند که هیچ سازگاری صفحه به صفحه نمی تواند 100٪ به اصل وفادار باشد. همه چیز از مواد منبع آن در درجه ها منحرف می شود و افسانه ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند.

 

با توجه به این استدلال که هاله بیلی نمی تواند یا نباید آریل را بازی کند زیرا آریل سفید است و بیلی سیاه است ، بیایید یک چیز را درست در اینجا بیاوریم: مسابقه آریل هیچ ارتباطی با داستان The Little Mermaid ندارد . دیزنی به اندازه کافی شاهزاده خانم سفید داشت و بازیگران یک بازیگر سیاه پوست برای بازی در آریل چیزی از روایت دور نمی کند.

 

اگر کسی بخواهد با آن استدلال کند ، بیایید ببیند که آنها را با این 10 افسانه که به شکل اصلی خود وحشتناک تر از فیلم های دیزنی است ، تصور می کند:

 

"Aschenputtel"

نسخه های زیادی از "سیندرلا" وجود دارد ، اما بگذارید روی "Aschenputtle" اثر برادران گریم تمرکز کنیم. داستان از یک دختر آقا می گوید ، که مجبور به پوشیدن دستمال و انجام پیشنهادات ناپدری و ناپدری او شد. اگرچه در پایان Aschenputtel با شاهزاده ازدواج می کند ، اما تفاوت های کمی بین نسخه Grimm و فیلم 1950 دیزنی وجود دارد.

 

برخلاف سیندرلا ، آشچپوتل هیچ خدایی پری برای کمک به او ندارد ، اما پرنده ای سفیدی دارد ، که لباس های ریز خود را برای رفتن به جشن های سلطنتی ، جایی که با شاهزاده اش ملاقات می کند ، دارد. از آنجا ، داستان تقریباً مشابه است: او به سمت توپ می رود ، با شاهزاده روبرو می شود و دمپایی خود را که برای یافتن او استفاده می کند ، از دست می دهد. اما فیلم دیزنی بخشی را که در آن قدم برداشته ، انگشت بزرگ خود را قطع می کند و دیگری پا را در تلاش برای فریب شاهزاده در ازدواج با آنها قطع می کند.

 

نسخه برادران گریم را اینجا بخوانید.

 

 

"علاءالدین و چراغ شگفت انگیز"

 

مجموعه Moviestore / Shutterstock

"علاءالدین" که در یک هزار و یک شب جمع آوری شده ، داستان یک مرد فقیر چینی را روایت می کند ، که توسط یک جادوگر مغربی مجبور می شود تا یک لامپ جادویی را از یک غار بازیابی کند.

 

در این نسخه ، علاءالدین دو جنس را می خواند: برده حلقه و برده ی لامپ ، دومین از آنها به آلادین کمک می کند تا با شکنجه کردن شوهر جدید خود ، پسر ویزیر ، هر شب شریک شود و علاءالدین را در او بخوابد. در جای خود خوابید

 

اگرچه Slave of the Lamp از قوت بالاتری برخوردار است و جنتی است که سرانجام در خدمت به جادوگر باد می رود ، این Slave of the Ring است که به علاءالدین کمک می کند تا با همسرش دوباره به هم بپیوندد و مقابل مرد بد روبرو شود. پرنسس جادوگر را متقاعد می کند که سم بنوشد ، و همه چیز خوب به نظر می رسد - تا اینکه برادر جادوگر ظاهر شود.

 

برادر مبدل به عنوان یک زن مقدس ، پرنسس را متقاعد می کند که کاخ علاءالدین به تخم مرغ احتیاج دارد - یک پرنده غول پیکر و غارتگر. وقتی علاءالدین به برده لامپ دستور داد تا این مورد را برای او بیاورد ، جن بسیار توهین می شود. او خدمات علاءالدین را ترک می کند ، اما نه قبل از هشدار دادن به وی درباره تهدید "زن مقدس". علاءالدین برادر جادوگر را در سینه چاقو می زند ، و از این پس او را با خوشحالی حفظ می کند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"زیبایی و جانور"

The Original and the Beast یک رمانی بود که توسط گابریل-سوزان باربوت دی ویلنو در سال 1740 نوشت و منتشر شد.

 

در افسانه منتشر شده ، پدر دختر تاجری است که 12 فرزند دارد ، و او موافقت می کند که هرکدام یک هدیه از جمله گل رز برای دختر خوشگل را برای آنها بازگرداند. مانند فیلم ، او به طور تصادفی از جانور عبور می کند ، که توسط یک پری شیطانی لعنت شده است که پیشرفت های او را رد کرده است. او فقط به قول آزاد شدن شخصی در جای خود آزاد می شود ، و دختر خوشگل انتخاب شده است.

 

همانطور که در داستان دیزنی وجود دارد ، جانور باید دوست داشته باشد که اگر می خواهد طلسم را بشکند ، او را دوست داشته باشد. اما در رمان ویلنویو ، او سعی می کند با درخواست از دختر خوشگل هر شب با او بخوابد این کار را انجام دهد. یک رمان 1753 ، که توسط Jeanne-Marie Leprince de Beumum نگاشته شده است ، این جانور را می خواهد از Belle بخواهد که هر شب با او غذا بخورد ، جزئیاتی که سرانجام یکی از بهترین آهنگ های دیزنی در تمام دوران را به ما اعطا کرد .

 

نسخه "زیبایی و جانور" اندرو لانگ را در اینجا بخوانید.

 

"پری دریایی کوچک"

 

Moviestore / Shutterstock

فیلم "پری دریایی کوچک" هانس کریستین آندرسن بسیار وحشتناک تر از نسخه دیزنی است ، و به پایان نمی رسد که پری دریایی کوچک و پرنس او ​​با خوشحالی زندگی کنند- پس از آن.

 

پری دریایی های اندرسن 300 سال زندگی می کنند ، اما روح بیکران ندارند ، بنابراین به سادگی وقتی می میرند به کف دریا تبدیل می شوند. مادربزرگ کوچک پری دریایی به او می گوید اگر مردی عاشق او شود ، یک روح جاودانه به دست می آورد ، اما انسان برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد ، دمهای پری دریایی را بسیار زشت می یابد.

 

قصد ازدواج با شاهزاده ، پری دریایی کوچک به دیدن جادوگر دریایی می رود ، که به پری دریایی کوچک هشدار می دهد که تغییر دم او به پاها باعث درد مداوم او خواهد شد ، گویی که او بر روی چاقو راه می رود. او همچنین هشدار می دهد که اگر شاهزاده با هر کس دیگری ازدواج کند ، بلافاصله خواهد مرد و به سمت کف دریا می چرخد.

 

جادوگر دریایی پری دریایی کوچک را خراب نمی کند ، اما شاهزاده هنوز با شخص دیگری ازدواج می کند. به پری دریایی کوچک این گزینه داده می شود که او را بکوبد و بکشد و بقیه روزهایش زندگی کند اما در عوض او چاقو و خودش را به دریا می اندازد. با این وجود ، به جای اینکه آب دریایی شود ، خود را در بین "دختران هوا" پیدا می کند - ارواح خوب و ملودیک که پس از انجام 300 سال کار نیک ، روح های جاودانه به دست می آورند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"پادشاه قورباغه ، یا آهنی هنری"

دیزنی "شاهزاده خانم و قورباغه" از سال 1912 در نیواورلئان حرکت می کند اما از داستان اصلی بسیار فاصله دارد. در فیلم ، تیانا حق امتیاز ندارد ، اما در فیلم "The Frog King یا Iron Henry" از برادران گریم ، دختر یک شاهزاده خانم واقعی است که نمی تواند قورباغه را تحمل کند.

 

در "پادشاه قورباغه" ، شاهزاده خانم وقتی توپ طلای خود را در چشمه می اندازد با قورباغه ملاقات می کند. او قول می دهد آن را بازیابی کند ، "اگر می خواهید مرا دوست داشته باشید" و شرایط بسیار دیگر. پدرش ، پادشاه ، به او دستور داده است كه كلمات خود را حفظ كند ، اما اين امر به خوبي انجام نمي شود ، و اين باعث مي شود كه او قورباغه را بر روي ديوار هدر دهد ، و او را به يك انسان برگرداند.

 

فیلم دیزنی همچنین Iron Henry ، خدمتگزار قورباغه را رها می کند ، که از تحول قورباغه کینگ آنقدر صدمه دیده بود که باند های آهنی تحت اللفظی که در قلب او پیچیده شده اند تا از شکستن آن جلوگیری کنند. هنگامی که هنری زوج تازه ازدواج کرده را به پادشاهی قورباغه قورباغه سوق می دهد ، بندهای اطراف قلب او شروع به چرت زدن می کند ، زیرا قلبش بار دیگر بسیار پر و سالم است.

 

نسخه داستان برادران گریم را اینجا بخوانید.

 

"ملکه برفی"

 

Moviestore / Shutterstock

از میان تمام داستانهای موجود در این لیست ، Frozen Disney ممکن است کمترین ارتباطی با داستانی داشته باشد که براساس آن بنا شده است. «ملکه برفی» هانس کریستین اندرسن از زمانی شروع می شود که آینه ای که زشت ترین و بدترین چیزهای جهان را منعکس و تقویت کند ، بر فراز زمین می لرزد. دو قطعه ریز آینه در قلب و چشم کی ، پسری جوان قرار می گیرد و در نتیجه او نسبت به بهترین دوست خود ، گردا ، سرد و بی رحمانه می شود.

 

روزی ملکه برفی کی را ربوده و او گردا را فراموش می کند. به لطف بوسه های ملکه برفی ، او دیگر نمی تواند سرماخوردگی را احساس کند ، بنابراین نمی فهمد که تمام بدن وی سرمازدگی و سیاه شده است. او در کاخ زحمت می کشد ، و سعی می کند یخ را در کلمه "ابدیت" شکل دهد ، اما نمی تواند. ملکه برفی او را رها می کند ، و او در جای خود انجماد می کند ، زنده اما بی تحرک.

 

پس از یک سفر طولانی ، گردا سرانجام کی را در کاخ یخی ملکه برفی پیدا می کند و او را می بوسد تا بدن خود را به گرما و سلامتی بازگرداند. قطعه آینه از قلب کیسه جدا می شود و او آنقدر احساس عمیقی می کند که گریه می کند و قطعه آینه دیگر را از چشمش بیرون می کشد. یخ در اطراف آنها کلمه "ابدیت" را تشکیل می دهد و آنها قادر به ترک خانه ملکه برفی در کنار هم هستند.

 

داستان را اینجا بخوانید.

 

"جک و لوبیای سحرآمیز"

برخی از طرفداران ممکن است "میکی و Beanstalk" را از یاد نبرند. پس از آن میکی ، دونالد و گوفی یک قلاده جادویی به قلعه غول پیکر می روند ، جایی که گرین هارپ که زمانی بر سرزمین آنها حکمرانی می کرد و با آهنگ خود از آن محافظت می کرد ، قفل شده است.

 

بزرگترین تغییر در ماده منبع مربوط به غول است. در داستان اصلی ، قافیه مشهور غول پیکر - "Fei fi fum fum، / بوی خون یک انگلیسی می دهم. / او زنده باشد یا او مرده باشد ، / من استخوان های او را خرد می کنم تا نان من درست شود." - به خوانندگان یادآوری می کند که جک همیشه در معرض خطر فانی است. با این حال وقتی میکی در مقابل ویلی وحشتناک قرار می گیرد ، می فهمد که این غول یک بوفون حیرت انگیز است که آنقدر خطر برای این سه گانه ایجاد نمی کند.

 

میکی هارپ طلایی را نجات می دهد ، اما واقعاً ثروت و شهرت را برای خودش تضمین نمی کند ، همانطور که جک در داستان اصلی این کار را انجام داده است.

 

نسخه داستان جوزف جاکوبز را اینجا بخوانید.

 

"راپونزل"

 

Moviestore / Shutterstock

Tangled دیزنی بسیاری از جزئیات اصلی داستان اصلی "Rapunzel" از برادران گریم را حفظ کرد ، اما فیلم سال 2010 بسیاری از جزئیات ادبی های پری را کم رنگ کرد.

 

در داستان اصلی ، یک زن و شوهر جوان فقیر انتظار دارند که فرزند اولشان مقداری کاهو از باغ همسایه سرقت کند تا رضایت بارداری مادر و مادر را برآورده کند. آن همسایه ، دامه گوتل ، به نظر می رسد یک پری شیطانی است و او خواستار آن است که زن و شوهر فرزند خود را به عنوان بازپرداخت تحویل دهند.

 

Rapunzel ، برادران Grimm ، که در برج خود قرار گرفته است ، قفل شده و خود را توسط یک شاهزاده ملاقات می کند ، که هر شب موهایش را صعود می کند ، وقتی دامه گوتل در آنجا نیست. راپونزل باردار می شود ، و دم گوتل او را به بیابان می اندازد - اما نه قبل از قطع موهای او ، که اجازه می دهد تا شاهزاده در آن شب صعود کند.

 

شاهزاده پس از کشف اینکه راپونزل برای همیشه از دست داده است ، خودش را از برج پرتاب می کند. او از سقوط جان سالم به در می برد ، اما با خارهایی که به چشمانش می چسبند ، کور مانده است. او سالها سرگردان است و در جنگل زنده مانده است ، تا زمانی که وارد بیابان شود که راپونزل اکنون با فرزندان دوقلوی خود زندگی می کند. او او را در آغوش می گیرد و اشک هایش بینایی او را بازیابی می کند ، که به او امکان می دهد فرزندان خود را برای اولین بار ببیند.

 

دو نسخه از داستان توسط برادران گریم را در اینجا بخوانید.

 

"خورشید ، ماه و تالیا"

از میان تمام افسانه های دیزنی که به خانواده تبدیل شده است ، این کیک را می گیرد.

 

نخستین "زیبایی خفته" در Perceforest ، مجموعه ای از افسانه های آرتورین در قرن شانزدهم یافت می شود ، اما من می خواهم روی "خورشید ، ماه و تالیا" از " ایل پنتامور " Giambattista Bastile تمرکز کنم ، که در آن یک اشراف زاده خانه خود را از کتان سوار می کند. پس از یک پیشگویی پیش بینی می کند که تکه تکه کردن آن به دخترش ، تالیا آسیب می رساند. البته او نمی تواند کاملاً از او محافظت کند و روزی در حالی که پیرزن را با استفاده از چرخ نخ ریسی تحقیق می کند ، تکه تکه می شود. او در حال سقوط مرده است.

 

هنگامی که یک پادشاه خانه کشور را پیدا می کند ، جسد تالیا را به رختخواب منتقل می کند ، به او تجاوز می کند و می رود. نه ماه بعد ، او دوقلو به دنیا می آورد ، و هنگامی که نوزادانش در حالی که مشغول مکیدن انگشتان خود بودند ، کتان را جدا می کنند ، دوباره به دنیا می آیند. او از نوزادان ، خورشید و ماه مراقبت می کند ، در خانه ، غافل از آنچه اتفاق افتاده است. پادشاه سرانجام برمی گردد ، اما نمی تواند خانواده جدید خود را با خود به خانه آورد ، زیرا او قبلاً ازدواج کرده است.

 

ملکه وی بزودی فهمید. او دستور می دهد که بچه ها به قلعه آورده شوند و برای پادشاه پخته شوند ، اما کوک بچه ها را پنهان می کند و به جای آن بره تهیه می کند ، اما ملکه هیچ عاقل تر نیست. ملکه پس از آن درخواست می کند که تالیا به قلعه آورده شود و به قتل برسد. پادشاه نقشه خود را کشف کرد و ملکه و همه کسانی را که به او کمک کردند در محل تالیا کشته شود ، دارد.

 

سه نسخه مختلف از داستان "زیبایی خفته" را در اینجا بخوانید.

 

"سفید برفی"

 

ضربه محکم و ناگهانی / Shutterstock

داستان اصلی "برفی سفید" برادران گریم وحشتناک تر از نسخه دیزنی است - گویی ارسال هانتسمن برای کشتن سفید برفی و سپس تلاش برای پایان دادن به او با سیب مسموم به اندازه کافی بد نبود.

 

در داستان اصلی ، ملکه ایول سه بار در تلاش برای قتل او از برفی بازدید می کند. اول ، او دختر را با رشته های بدنری مسحور می کند ، که سفت می شوند تا زمانی که او را خفه کنند ، اما کوتوله ها سفید برفی را می یابند و قبل از مرگ او را نجات می دهند. دوم اینکه ، او یک دخترک یک شانه مسموم را می فروشد ، که تقریباً او را می کشد ، اما کوتوله ها به موقع می آیند تا شانه را برداشته و از سفید برفی صرفه جویی کنند. در سومین دیدار ملکه ، او سیب مسموم به دختر را می دهد که او را می کشد.

 

کوتوله‌ها قادر به احیای او نیستند ، جسد برفی جسد سفید را در یک گلدان شیشه ای قرار می دهد ، که در نهایت توسط یک شاهزاده یافت می شود ، که به بندگان خود دستور می دهد تا آن را به قلعه خود برگردانند. وقتی یکی از خادمان تلو تلو خورد ، دهان سفید برفی باز می شود و نیش سیب مسموم بیرون می رود و به او اجازه می دهد تا دوباره به زندگی بازگردد. او برای تبدیل شدن به همسرش به قلعه شاهزاده می رود.

 

مجازات ملکه؟ شاهزاده و همسرش دارای کفش های آهنی هستند که در ذغال سنگ گرم می شوند و آنها ملکه را وادار به پوشیدن و رقصیدن در آن می کنند ، تا اینکه قبل از مرگ آنها بمیرد.

مهستی بازدید : 208 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:36 نظرات (0)

با اجرای زنده دیزنی دیزنی پری دریایی کوچک در افق ، همه احساس تماس با دریا را می دهند. من 13 رمان را در مورد پری دریایی انتخاب کرده ام تا شما را تا زمان حضور در سریال های پری دریایی کوچک ... در حال حاضر ، ما هنوز تاریخ انتشار آن را نداریم ، اما احتمالاً تا سال 2021 یا بعد از آن وجود نخواهد داشت.

 

در داستان پری دریایی کوچک نویسنده دانمارکی هانس کریستین اندرسن ، پری دریایی کوچک با پرنس خود باد نمی کند و در پایان داستان می میرد ، تنها برای زنده شدن به عنوان یک روح هوایی که می تواند در ازای روح بیکران اعمال خوبی انجام دهد. - یک چیزی که پری دریایی وجود دارد ، علاوه بر پاها.

 

البته آندرسن اولین کسی نبود که درباره پری دریایی ها نوشت. در ابتدا موجودات اسطوره ای مربوط به آژیرها بودند و از زیبایی آنها برای فریب مردان به اعماق دریا استفاده می کردند ، جایی که در زیر امواج غرق می شدند. این روزها بسیاری از داستان های پری دریایی این جزئیات وحشتناک را نشان نمی دهند ، اما اگر می دانید کجا جستجو کنید می توانید موارد دیگری را پیدا کنید.

 

هیچ سخنی در مورد فیلم جدید پری دریایی کوچک دیزنی وجود ندارد . تا آن زمان ، با این رمان های باورنکردنی در مورد پری دریایی ، زیر دریا بروید - برخی از آنها به همان اندازه داستان اندرسن شبح وار هستند:

 

"دزد صدف" توسط سونیا فاروقی

 

این رمان مشهور فانتزی در Coralline ، پری دریایی جوان است که باید پس از مسمومیت نفتی ، برادر کوچکتر خود را به جست و جوی درمان برساند. او با ایزار ، مردی که به انسان تبدیل شده است ، در حال جستجوی معجزه برای نجات پدر مریضی خود است. آنچه Coralline نمی داند این است که ایذار ابزاری را ابداع کرده است که به زندگی همه مردمش پایان می یابد ...

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"به عمق در حال غرق شدن" توسط میرا گرانت

 

به دنبال ناپدید شدن یک خدمه فیلم مسخره در سنگر ماریانا ، تیم جدیدی به اعماق اعزام می شوند تا دریابند که چه اتفاقی افتاده است برای اعزام فیلم ضعیف. قرار بود اولین خدمه فیلم موجودات اسطوره ای را فیلمبرداری کنند ... اما آیا پری دریایی های خونخوار که بر روی نوار گرفتار شده اند می توانند واقعی باشند؟

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"Spinter Merry" توسط دانیل مالوری اورتبرگ

 

در سنت آنجلا کارتر ، دانیل مالوری اورتبرگ افسانه های جدید و ترسناک را در فیلم Merry Spinster به پرده می کشد . گنجانده شده در این دوره بازخوانی "پری دریایی کوچک" با عنوان "سلولهای دختر" است که در آن قهرمان روح انسان را می خورد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"جادوگر دریا" توسط سارا هنینگ

 

در اولین قسمت از سریال Witch Sea of ​​Sarah Henning ، خوانندگان با Evie آشنا می شوند ، یک "جادوگر" فرضیه که چیزی بیش از نجات پری دریایی که روی زمین می رود ، نیست و دقیقاً شبیه بهترین دوست غرق شده اش ، آنا است.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"پری دریایی" توسط کریستینا هنری

 

تصور مجدد از داستان پری دریایی فیجی ، کریستینا هنری The Mermaid on Amelia ، پری دریایی که دریا را پشت سر گذاشت تا با یک ماهیگیر ازدواج کند. اما وقتی شوهرش در برابر امواج گم شد ، آملیا خود را در حاشیه PT بارنوم پیدا می کند ، که می داند پری دریایی فقط چیزی است که برای موفقیت در سفر خود به مسافرت نیاز دارد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'روح ناگوار ناخوشایند: یک داستان از جادوگران دریایی' توسط سرنا والنتینو

 

در روح فقیر ناخوشایند ، سرنا والنتینو داستان از پری دریایی کوچک را از منظر شرور مورد علاقه همه افراد دریا ، اورسولا بازگو می کند .

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'The Suraks Breaks' توسط لوئیز اونیل

 

بازخوانی دیگری که این بار با الهام از داستان اصلی "پری دریایی کوچک" هانس کریستین اندرسن ، The Surface Breaks دنبال گایا ، پری دریایی است که ساحلی در ساحل ایرلند زندگی می کند ، که آرزوی فرار از پدر سبقت خود را دارد. زندگی در زمین با یک پسر انسانی نوید آزادی را می دهد ، اما آیا او به سادگی در حال تبادل یک نوع انقیاد برای دیگری است؟

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"خواهر پری دریایی" نوشته کری آن نوبل

 

خاله خود را به تصویب رسانده و به زندگی در بالای للانفر کوه ، کلارا ، مارن ، و اونیل زندگی شاد و خوشحال کردند. اما هنگامی که کلارا مقیاس هایی را که در زیر پوست ماران رشد می کند ، کشف می کند ، می فهمد که داستان خاله در مورد پیدا کردن این دختر در بستر دریا ممکن است چیزهای افسانه ای نباشد. با هم ، سه خواهر و برادر للانفر کوه را ترک می کنند و راهی می شوند تا مارن را به دریا بازگردانند ، در یک مسابقه با زمان.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"جاده نمکی آبی" توسط جوآن م. هریس

 

در جاده Salt Road ، یک شخص نامشخص و بی نام خود را با فلورا در زمین می بیند ، زنی که آرزوی زندگی در خیال پردازی های پری جوانی خود را دارد. او معتقد است که رویاهای او می تواند با لوگوی جدید خود تحقق یابد ، و دقیقاً می داند چه کاری انجام دهد تا مانع خروج او شود ، اما آیا فریب او منجر به فاجعه خواهد شد؟

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

"بخشی از دنیای شما" توسط لیز برزول

 

داستانی که چه می گوید- اگر دیزنی فقط برای طرفداران فیلم The Little Mermaid ساخته شد ، بخشی از دنیای شما از لیز برزول بازنویسی پایان بخش کلاسیک انیمیشن است. در این داستان جدید ، اورسولا با شاهزاده اریک ازدواج کرده است و آریل به آتلانتیکا بازگشته است و در آنجا ملکه به وی رسیده است. اما وقتی اورسولا دیدگاه های خود را برای به دست گرفتن آتلانتیکا نشان می دهد ، آریل مجبور می شود یک بار دیگر با دنیای سطح روبرو شود و بار دیگر با عشق زندگی خود دیدار کند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'آبی عمیق' توسط جنیفر دانلی

 

برای پری دریایی Serafina ، دختر ملکه ایزابلا ، قرار بود روز Dokimí او یکی از خاص ترین زندگی او باشد. در این مراسم برای تعیین اینکه آیا او مناسب تحمل تاج مادر خود را دارد یا خیر ، با این حال ، Serafina نظاره می کند که یک قاتل به ملکه حمله می کند و میهن خود را به یک خیزش عصبانی و نامشخص می فرستد. هنگامی که او به جستجوی نجیب دوردست که دستور حمله را داده است ، Serafina با پری دریایی از دریاها به نیروها می پیوندد و یک آرامش آزمایشی را با هم گره می زند.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'The Gloaming' توسط کریستی لوگان

 

در حال رشد در جزیره بی نام اسکاتلند ، مارا می داند که روزی مانند همه ساکنان پیش از او ، از کوهی در بالای روستا بالا می رود و به یک مجسمه سنگی تبدیل می شود ، که ممکن است همه دوستان و خانواده وی از آن دیدن کنند. اما وقتی کسی عزیزترین شخصی خود را از دست داد و مجسمه ای برای بازدید ندارد ، مارا در حال بازگشت دوباره است - تا اینکه با مروارید روبرو شد ، دختری که ادعا می کند مجری پری دریایی است ، اما ممکن است چیز دیگری باشد.

 

برای خرید اینجا را کلیک کنید

 

'The Vicious Deep' اثر زوریدا کوردووا

 

پس از اینکه وی در حالی که سعی در نجات در آبهای طوفانی در جزیره کوی داشت ، به دریا اعزام شد ، محافظ نجات تریستان دنیای زیر آب را کشف می کند ، که بر عهده پادشاه دریایی است ، که حق بدعت اوست. اکنون با بازگشت به زمین ، تریستان باید برای مسابقات آماده شود که سرنوشت او و سرنوشت پادشاهی خود را تعیین کند.

مهستی بازدید : 78 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:36 نظرات (0)

آیا شما یک جنتی هستید که یک شخص مجرد را در اختیار داشتن یک ثروت بزرگ تأمین کرده اید؟ اگر مسابقه بی نقص خود را پیدا کردید ، من 24 رمان خواندن عروسی از رمان های جین آوستین دارم که حس و حساسیت به I dos شما می بخشد ، بنابراین به خودتان لطف کنید و قبل از نهایی کردن مراسم خود ، به دنبال این گردهمایی عالی باشید. برنامه ها

 

 

در دنیایی که به نظر می رسد زمان ، مکان و منابع مالی تقریباً همه جنبه های عروسی شما را محدود می کند ، همه ما می توانیم این واقعیت را جشن بگیریم که قرائت های عروسی فرصت های بی پایان برای سفارشی سازی ارائه می دهد. از نقل قول ها و قسمت های مورد علاقه خود از کتاب ، موسیقی و فیلم استفاده کنید - با آنها وحشتناک شوید. شما همیشه می توانید نقل قول های مورد علاقه خود را از کتاب های مورد علاقه خود انتخاب کنید و آنها را برای کار در جشن خود قرار دهید.

 

طرفداران جین آستین انتخاب زیادی در مورد انتخاب عروسی خود دارند و گزینه های خواندن مورد علاقه خود را منعکس می کنند . تقریباً به اندازه کافی کالاهای مرتبط با آستین وجود دارد تا بتوانید رجیستری عروسی خود را با نام جین آستین بسازید! و این به این معنی نیست که همه نقل قول های جالب درباره زندگی و عشقی را که نویسنده Regence از آن یاد کرده است ، ذکر کند.

 

23 قرائت عروسی را به نقل از جین آوستین که در زیر برای شما انتخاب کرده ام ، بررسی کنید:

 

"اگر من شما را کمتر دوست داشتم ، ممکن است بتوانم بیشتر در مورد آن صحبت کنم. اما شما می دانید که من هستم. شما چیزی جز حقیقت از من نمی شنوید. من شما را مقصر می دانم ، و شما را سخنرانی می کنم ، و شما آن را مانند هیچ زن دیگری تحمل نکردید. ... می توانست آن را تحمل کند. "

 

- آقای نایتلی ، از اما

 

 

"[T] با وجود این که چند ساعت طولانی در تلاش سخت صحبت کردن مداوم ، سوژه های بیشتری را از آنچه که واقعاً بین هر دو موجود عقلانی مشترک است ، منتقل می کند ، اما در مورد دوستداران آن فرق دارد. بین آنها هیچ موضوعی به پایان رسیده است ، هیچ ارتباطی نیست. حتی ساخته شده است ، تا زمانی که حداقل بیست بار ساخته شده است. "

- از حس و حساسیت

 

"جایی که قلب واقعاً به هم وصل شده است ، من به خوبی می دانم که چقدر ممکن است کسی با توجه هر کس دیگری راضی شود. همه چیز بسیار ناخوشایند است ، بنابراین بی علاقه ، که به جسم معشوق مربوط نمی شود!"

- ایزابلا تورپه ، از نورثنگر ابی

 

triplelift

We are open

Sponsored by IBIS

Laat je verrassen met ibis, ibis Styles en ibis Budget en ontdek nieuwe steden

SEE MORE

 

"بیهوده من تلاش کرده ام. این کار نخواهد کرد. احساسات من سرکوب نمی شود. شما باید به من اجازه دهید تا به شما بگویم که چقدر سرسختانه شما را تحسین می کنم و دوست دارم."

- آقای دارسی ، از غرور و تعصب

 

"مالش و ناامیدی کمی در همه جا وجود خواهد داشت ، و همه ما مشتاق انتظار بیش از حد انتظار هستیم ؛ اما پس از آن ، اگر یک طرح خوشبختی از بین نرود ، ماهیت انسان به دیگری تبدیل می شود ؛ اگر محاسبه اول اشتباه باشد ، ما دوم را بهتر می کنیم: ما آسایش را در جایی پیدا کن. "

- از پارک مانسفیلد

 

"من دیگر نمی توانم در سکوت گوش کنم. باید با شما صحبت کنم با وسایلی که در دسترس من است. شما روح من را سوراخ می کنید. من نیمه عذاب دارم ، امید نصف دارم. به من بگویید که من خیلی دیر نشده ام که چنین احساسات گرانبهایی دارند. برای همیشه از بین رفتم من خودم دوباره با قلب و حتی بیشتر خودم را به شما پیشنهاد می دهم تا وقتی که تقریباً آن را شکستید .... به جرات نمی گویند مرد زودتر از زن فراموش می کند ، که عشق او یک مرگ زودرس دارد. من عاشق هیچ کس نبودم شما."

- کاپیتان Wentworth ، از persuasion

 

"او از محبت او اطمینان داشت ؛ و آن قلب در ازای آن تقاضا شد ، که ، شاید ، آنها تقریبا به همان اندازه می دانستند که قبلاً کاملاً خود او بودند ، زیرا ، اگرچه هنری اکنون صمیمانه به او دلبسته بود ، اگرچه او از همه تعالی ها احساس و لذت می برد. از شخصیت او و واقعاً عاشق جامعه او بود ، باید اعتراف کنم که محبت او سرچشمه چیزی بهتر از سپاسگذاری نیست ، یا به عبارتی دیگر ، این که اقناع جزئی از او برای او تنها دلیل ایجاد فکر جدی بوده است. من یک واقعیت جدید در عاشقانه را تأیید می کنم ، و با وحشت از عزت یک قهرمان هلاک می کنم ؛ اما اگر در زندگی مشترک به اندازه جدیدی باشد ، اعتبار یک تخیل وحشی حداقل به دست من خواهد رسید. "

- از Northanger Abbey

 

 

وی گفت: "زمان یا فرصتی برای تعیین صمیمیت نیست ؛ بلکه این تنها یک اختیار است. هفت سال برای آشنایی برخی افراد با یکدیگر کافی نیست و هفت روز بیشتر از دیگران است."

- ماریانا داشوود ، از حس و حساسیت

 

"ویژگیهای خوب من تحت حمایت شما هستند و شما باید تا حد ممکن آنها را اغراق کنید ؛ و در عوض ، متعلق به من است که هر چند وقت یک بار مناسبی برای طعنه زدن و نزاع با شما پیدا کنم."

 

- آقای دارسی ، غرور و تعصب

 

وی گفت: "با یک بار تنظیم شدن ، و احساس کرد که او در این راه سعادت انجام داده است ، کاری از طرف احتیاط وجود ندارد که جلوی او را بگیرد یا پیشرفت خود را کند کند ؛ هیچ شکی برای شایستگی او ، هیچ ترسی از مخالفت با سلیقه ، نه نیاز به ترسیم امیدهای جدید خوشبختی از عدم تشویق خلق و خوی است. ذهن ، تمایل ، عقاید و عادات او نمی خواست نیمه پنهان ، خود فریبی بر زمان حال و هیچ اتکا به پیشرفت آینده نداشته باشد .... خوشبختی او در دانستن خود به تا مدت ها محبوب چنین قلبی بوده است ، حتماً به اندازه کافی عالی بوده است تا هرگونه زبانی را تضمین کند که بتواند آن را به خود یا خود او بپوشد ؛ این باید خوشبختی لذت بخش باشد. "

- از پارک مانسفیلد

 

"[او] یکی از کسانی بود که با شروع یکبار ، همیشه عاشق می شد."

- از اما

 

"[N] هیچ چیز را به عقب نشینی یا واجد شرایط بودن نمی داد. او همچنان دوست داشت كه هیچكس به جز او را دوست نداشته باشد.

- از Persuasion

 

"احساسات [او] ... اکنون با خیال راحت در سعادت کامل قرار گرفته بود ؛ و با روحیه هایی که برای عصبانیت ، با [شریک زندگی] خود در قلبش حاضر شده بودند ... او را به صحنه هایی معرفی کرده بودند که لذت هر نوع از او را ملاقات کرده بودند. احساسات ، ترجیحات او ، هر کس خوشبختی بازگشت را می دانست. هر جا احساس دلبستگی می کرد ، قادر به ایجاد آن بود.

- از Northanger Abbey

 

"اگر الیزابت بتواند با چشمانش روبرو شود ، ممکن است دیده باشد که چقدر ابراز خوشحالی قلبی ، بر چهره اش پراکنده شده است ، او شد ؛ اما ، اگرچه او نمی توانست به نظر برسد ، اما می توانست گوش کند ، و او از احساسات گفت ، که ، در اثبات اهمیت او برای هر کسی ، هر لحظه محبت او را با ارزش تر کرد. "

- از غرور و تعصب

 

"با این شایستگی های واقعی و عشق واقعی ، و هیچ آرزو ثروت و دوستان ، شادی همسر (زوج) متأهل باید به همان اندازه ایمن به نظر برسد که سعادت زمینی باشد. به همان اندازه برای زندگی خانوادگی شکل گرفته و به لذت های کشور ، خانه آنها وصل شده است. خانه محبت و آسایش بود. "

- از پارک مانسفیلد

 

 

"هیچ جذابیتی برابر با حساسیت قلب وجود ندارد. هیچ چیزی برای مقایسه با آن وجود ندارد. گرمی و لطافت قلب ، با روحیه ای محبت آمیز و باز ، تمام پاکدامنی در سر دنیا را به دست می آورد ، برای جذابیت: من مطمئن هستم که

- اما وودهاوس ، از اما

 

"ایده من از شرکت خوب ... شرکت باهوش و آگاه است که مکالمه زیادی دارند ؛ این همان چیزی است که من آن را شرکت خوب می نامم."

- آن الیوت ، از Persuasion

 

 

"هیچ کاری که من برای کسانی که واقعاً دوستان من هستند انجام نمی دهم. من هیچ تصوری از دوست داشتن مردم به نصف ندارم ؛ این ماهیت من نیست. دلبستگی های من همیشه بیش از حد قوی است."

- ایزابلا تورپه ، از نورثنگر ابی

 

"گاهی اوقات احساساتم را نسبت به خودم حفظ کرده ام ، زیرا نمی توانم زبانی پیدا کنم که بتوانم آنها را توصیف کنم ، اما آنچه را که از تمام معنا و مفهوم پوشیده و هک شده بود ، پیدا کردم."

- ماریانا داشوود ، از حس و حساسیت

 

"من نمی توانم ساعت یا محل یا نقطه یا نگاه یا کلماتی را که پایه و اساس را بنا نهاده است ثابت کنم. خیلی وقت پیش است. من قبل از این می دانستم که شروع کرده ام.

- آقای دارسی ، از غرور و تعصب

 

 

من افراط و تفریط را رد می کنم. و شباهت بسیار نزدیک در تمام آن نقاط ، احتمالاً بهترین راه برای تولید افراطی خواهد بود. "

- ادموند Bertram ، از پارک مانسفیلد

 

 

"[یک] رفتار آرام ، هرچند که همیشه منتظر خیر از آنچه اتفاق می افتد ، همواره به خاطر افسردگی متناسب امیدهای خود را نمی پردازد. خیلی زود به شکست فعلی پرواز می کند ، و دوباره امیدوار می شود."

- از اما

 

"چه کسی می تواند در مورد آنچه در پی خواهد بود شک داشته باشد؟ وقتی هر دو جوان برای ازدواج به این سرشان می آیند ، با پشتکار می توانند نظر خود را ابراز کنند ، چه برسد به اینکه آنها اینقدر فقیر باشند ، یا حتی تا این حد بی پروا ، یا حتی تا این حد اندک. لازم است که به راحتی نهایی یکدیگر احتیاج داشته باشیم.این ممکن است نتیجه گیری با اخلاق بد باشد ، اما من معتقدم که این واقعیت است ؛ و اگر چنین احزاب موفق شوند ، چگونه [این زوج] چگونه باید با بهره گیری از بلوغ ذهن ، آگاهی درست داشته باشند. و یک ثروت مستقل بین آنها ، از تحمل هر مخالفتی ناکام است؟ آنها ممکن است واقعاً بیش از آنچه که با آنها روبرو شده اند ، متحمل شده اند ، زیرا فراتر از آن که بخواهد لطف و گرما و گرما داشته باشد ، ناراحت کردن آنها از آنها بسیار کم بود. "

مهستی بازدید : 96 چهارشنبه 15 آبان 1398 زمان : 21:35 نظرات (0)

من کتابی مناسب را برای خواندن شما در حالی که منتظر نسخه های The Handmaid's Tale Season 4 and Westworld Season هستند پیدا کردم. اولین رمان YA شارلوت نیکول دیویس با نام خوب دختران خوب ، یک تریلر پرمحتوا است که در عجیب است وست ، و من گزیده ای از فصل های ابتدایی کتاب را برای شما در نظر گرفته ام که در زیر می خوانید. The Good Luck Girls در اول اکتبر منتشر شده است ، اما شما می توانید دو فصل که Bustle برای شما در ادامه قرار داده است را بخوانید تا هیجان خود را قبل از انتشار این رمان جلب کنید.

 

دنیای غربی که در آن ارواح و جادوی تاریک پدیده های عادی است ، قرار گرفته است . دختران خوب شانس بر روی خوشه ای محکم از "دختران آفتابی" قرار دارند - آستر ، کلمنتین ، مالو ، تانسی ، و بنفش - که باید از بندردلی فرار کند. پس از آنكه یكی از آنها یك حامی را در دفاع از خود كشت ، آنها به عنوان كودك فروخته شدند. دختران به طور خود و فرار ، در جستجوی اسطوره ای که همه دختران ساحل می دانند ، در سراسر صحرا حرکت می کنند. اما چیزهای خطرناک و کشنده در بیابان کمین می کند و انسان ها در پیگیری آنها ممکن است از همه بدترین آنها باشند.

 

گزیده ای از شارلوت نیکول دیویس ، دختران خوب شانس را در زیر بخوانید و وقتی کتاب در اول اکتبر در فروشگاه ها قرار می گیرد ، نسخه خود را انتخاب کنید.

 

 

'دختران خوش شانس' نوشته شارلوت نیکول دیویس

$ 17.99

|

آمازون

پیش سفارش در آمازون

 

فصل دو

اتاق ناهار خوری یکی از بهترین اتاق های خانه پذیرایی بود ، از کفهای مرمر براق آن تا سقف کاشی طلای آن. هر بشقاب پر از مواد غذایی بود: كرنك ها را با خامه و مربا شلاق خورده ، سوسیس گرگ خوشمزه ، تخم مرغ های خرد شده و سیب زمینی های قابلمه ، میوه های تازه كنده شده در گل ها. در حالی که دختران شبانه‌روزی باقیمانده غذاهای دیروز را در آشپزخانه می‌خوردند ، دختران ساندویچ به همراه هر لاف‌خوابی که برای صرف صبحانه باقی بماند ، از یک وعده غذایی مناسب برای یک چوب‌بر بهره مند شدند. پچ پچ بیکار بین میزهایی مانند زمزمه کردن یک نهر جریان داشت.

 

آستر با کلمنتین و چهار دختر آفتابی دیگر نشسته بود که هیچکدام از آنها بزرگتر از بیست سال نبودند. لیلی ، ماریگولد و سیج همه آشنایانی بودند که Clem از بزرگ شدن آنها به یاد می آورد - Good Luck Girls تمایل داشتند با افراد نزدیک به سن خود چسبیده باشند. به دلخوردی زیاد آستر ، این بدان معنی بود که گروه آنها شامل ویولت ، شاگرد مادر فلور و حیوان خانگی کوچک مورد علاقه نیز بودند. ویولت برخلاف بقیه آنها در یکی از دختران سابق سابقش در خانه پذیرایی متولد شده بود که به نظر می رسید او را به یک شاهزاده خانم لعنتی تبدیل کرده است. حتی اکنون ، به نوعی ، او موفق شده است که خودش را به عنوان سر میز ، علی رغم اینکه یک دایره است ، بسازد.

 

او به کلمنتین می گفت: "شلوارها تا ظهر تمیز نیستند." بنفشه تنها دختر خوش آب در خانه خوش آمدگویی بود ، سایه اش مانند قطار یک لباس از پشت سرش بیرون می زد. او همیشه با لحن برتر صحبت می کرد که در مقابل گوشهای آستر قرار داشت. او ادامه داد: "اکثر مردان نمی توانند بیش از یک ساعت یا دو ساعت با ما هزینه داشته باشند." اما اگر شما یک فرد اضافه وزن داشته باشید ، وظیفه شماست که او را صبح ها شرکت کنید. سپس ، از ظهر تا چهار ، از شما انتظار می رود که حمام کنید ، خود را مرتب کنید ، اتاق خود را مرتب کنید و غیره. من لیستی از وظایف مورد انتظار را دارم ، و گرچه آنها مطمئناً بیشتر از کار دوشیزه رفتار می کنند ، اما از اهمیت کمتری هم برخوردار نیستند: Green Creek نمایانگر قد لهستانی و حرفه ای بودن است. سپس در ساعت چهار ، مجدداً خانه را برای دور بعدی میهمانان باز می کنیم - "

 

 

استر لبش را پیچید. "توسط مردگان ، بنفشه ، آیا به کلیم اجازه می دهید از تکه های او لذت ببرد؟"

 

ویولت به سمت او چرخید ، چشمان آبی سرد را باریک کرد و یک قفل ولگرد از موهای سیاه پشت گوش خود را محکم گرفت. طرفداری او ، با گلبرگهای ظریف و اشک آلود ، رنگ آبی تاریک بال یک جیغ را داشت. او گفت: "من فقط می خواهم خواهر شما موفق باشد ، آستر". "نمی کنی؟"

 

" من فقط می خواهم او قبل از خنک شدن غذای ریختن غذا را تمام کند."

 

ویولت به کلمنتین افزود: "زبان ناپسند در ساعات کار کاملاً ممنوع است."

 

استر دندانهایش را گره زد. معمولاً او در نگه داشتن زبانش بهتر بود ، اما نمی دانست چه مدت می تواند این جشن را که امشب رخ می دهد برگزار کند. این موضوع به او یادآوری می کرد که چگونه او همیشه در روز حساب ، احساس تعطیلات Arkettan احساس می کرد ، هنگامی که قرار بود سیلاب های گرد و غبار "خوشبختی" خود را جشن بگیرند و صاحبخانه ها به خاطر سودهای فرضیشان جشن گرفته می شدند. تعطیلات همیشه آستر را بیمار می کرد. امروز حتی بدتر هم شد.

 

نفس بکش لبخند.

 

در كنار او ، كلمنتین شروع به نوشیدن شیر خود كرده بود تا از صحبت با هر یك از آنها خودداری كند.

 

استر دندانهایش را گره زد. معمولاً او در نگه داشتن زبانش بهتر بود ، اما نمی دانست چه مدت می تواند این جشن را که امشب رخ می دهد برگزار کند.

لیلی خندید. "بیا ، بنفشه. حق آستر خیلی زیاد است که یکباره وارد شوید. کلمنتین چه سؤالاتی برای ما دارید؟ "

 

کلمنتین سرانجام لیوان خود را پایین آورد و سبیل شیر را از لبش لیسید. نگاهی به آستر انداخت. "خوب ، من - من حدس می زنم - حراج چیست؟ آیا واقعاً فقط چند ثانیه در آنجا می مانم؟ "

 

چنگ آستر دور چنگالش محکم شد.

 

ماریگولد پرید: "اوه ، خود را نگران این موضوع نکنید." سریع ، ساکت است. لاف زدن ها مجاز به صحبت نیستند. همانطور که ویولت گفت ، گرین کریک مکان خوبی است. هیچ یک از بدبختی های آنها در بعضی از خانه های استقبال پذیر نیست. "

 

لیلی توضیح داد: "شما نیز چشم بسته خواهید شد." "این یک سنت است. بد شانس دیدن لاف زدن قبل از غروب آفتاب. بنابراین شما فقط آنجا ایستاده اید و واقعاً زیبا به نظر می رسید. هیچ چیز به آن. "

 

آستر به خودش اعتماد نکرد که به کلمنتین نگاه کند ، از ترس اینکه خواهرش حقیقت را در چشمانش ببیند. Green Creek یک مکان خوب نبود. "سنت" آن وجود داشت که همه آنها را تحت کنترل خود نگه دارد. اما او می دانست لیلی و ماریگولد به خاطر مهربانی به خاطر خواهرش ، آفتابی عمل می کنند ، و آستر به آنها اجازه داد. به هر حال این حراج حداقل نگرانی های Clem خواهد بود.

 

کلمنتین چند سؤال دیگر پرسید ، اما همه آنها با همان جواب های مبهم و زرق و برق کاذب مواجه شدند. آستر با خشکی متوجه شد ، معرفی کاملی برای دنیای دختران غروب است. درخشش در بیرون با نوید شیرینی در حالی که داخل آن نرم و پوسیده بود.

 

استر در غذای خود برداشت. او حتی پس از هفت سال در خانه پذیرایی ، او هرگز یک وعده غذایی را به صورت اعطایی مصرف نکرد ، اما امروز صبح هیچ اشتهایی نداشت.

 

سرانجام برخی از دختران شبانه روزی آمدند و ظرف های خود را دور ریختند. یکی از آنها اجازه داد که یک لیوان از دست او برود. به طرز قابل ملاحظه ای روی زمین خرد شد.

 

دختر بسرعت گفت: "بخشش خود را ببخش ، چشمها پایین آمد وقتی که او برای تمیز کردن ظروف سرباز یا مسافر عجله کرد. اما قبل از شروع کار ویولت او را به مچ دست گرفت.

 

"شما احمق . اکنون آن را رها کن. " "شما فقط بیشتر آشفتگی خواهید کرد. مطمئن باشید که مادر فلور در این مورد خواهد شنید. "

 

"ولی -"

 

پیشانی بنفش قوس دار است. "ما هم صحبت می کنیم؟"

 

قبل از اینکه او بتواند برای خودش دردسر بیشتری ایجاد کند ، دختر از پا در آمده بود. بنفشه به کلمنتین برگشت ، همه لبخند زدند یک بار دیگر.

 

"در حال حاضر، کلمانتین، آن است تولد شما، بعد از همه، به طوری که دختران و من هر چیزی کمی به شما کردم. آستر ، چرا اول نمی روید؟ "

 

آستر نگاه خود را از شیشه شکسته در پاهایش کشید. این همان بخشی از صبح بود که او واقعاً مشتاقانه منتظر بود. او هفته گذشته را صرف کار روی دستبند برای خواهرش کرد. او از نخ یدکی از کیت خیاطی خود و یک بند مو برای قلاب استفاده می کرد. این دستبند همان الگوی قهوه ای-سیاه و سفید از یک دستمال سفره الماس داشت.

 

آستر پرسید: "آشنا به نظر می رسید؟" دستبند را از جیب بیرون آورد. برای اولین بار در آن روز ، لبخند او احساس واقعی کرد.

 

چشمان کلمنتین با شناخت روشن شد. "شما می دانید که این کار را می کند! من تا زمانی که زندگی می کنم هرگز آن رنگ ها را فراموش نمی کنم. "

 

"صبر کن ..." سیج با اطمینان شروع کرد. "یادم هست که شما یک بار به ما گفتید که وقتی کوچک بودید ، مار را کمی گرفتید ، کلمنتین ، درست است؟ آیا این مربوط به چیست؟ "

 

آستر تکان خورد. ده سال پیش ، مدتها قبل از اینكه آنها به خانه پذیرایی بیایند. وقتی آنها هنوز در اردوگاه کارگران معدن زندگی می کردند. مرگ از خانه به خانه مانند کویوت شکار کرده بود و بعضی از شبها گرسنگی آستر آنقدر شرورانه بود که می خواست برای یاری از یقه لباس شب خود را جوید. اما حداقل ، پس از آن ، او و کلمنتین آزاد بودند.

 

یک شب آنها در خارج نشسته بودند در حالی که مادرشان ایوان را جارو می کرد ، و کلمنتین که برای بازی کردن در چمن ها سرگردان بود ، یک راهپیمایی در قلم مو را مختل کرده بود. این نیش های خود را به مچ پا فرو کرد - اما ، به نوعی ، از مردگان تشکر می کند ، او زنده مانده بود.

 

آستر گفت: "شما قرار نبود از این امر زنده بمانید." "اما شما این کار را کردید ، و شما در اینجا هستید." او این را برنامه ریزی نکرده بود. "و این برای من همه چیز به معنای من است." "شما مانند چیزی زنده مانده اید ، می توانید هر چیزی را زنده بمانید ، بشنوید؟"

 

بنفشه گلو را پاک کرد. احتمالاً او ناراحت بود که آستر به فیلمنامه ادامه نداده بود.

 

آستر فکر کرد خیلی خراب است . کسی باید با کلمنتین صادق باشد. از این کار لذت نمی برد. قرار بود تحمل شود.

 

اما حداقل ، پس از آن ، او و کلمنتین آزاد بودند.

سیج با ناراحتی در صندلی خود جابجا شد. وی گفت: "خوب ، من یکی از دوستانم را در خدمه آشپزخانه گرفتم تا یک دسته از شیرینی های سیب زمینی شیرین را بپزم." "من می دانم که آنها مورد علاقه شما هستند ، بنابراین ..." او یک بسته نرم افزاری پر پیچ و خم پیچیده شده در روزنامه های قدیمی تحویل داد. ماریگولد و لیلی به مرحله بعد رفتند ، ماریگولد با آستر طرح كلمنتین را ارائه داد ، در حالی كه لیلی به او یك ساعت جیب شکسته را داد كه یك بار دیگر پشت سر هم مانده بود. کلمنتین از همه آنها تشکر کرد ، صورتش با پوزخند شکافته شد. این بیشترین کاری بود که او برای هر روز تولد بدست آورده بود. هر چند وقت یکبار به دستبند خود نگاه می کرد ، لبخندش لب می زد ، و آستر از این تعجب می کرد که این اشتباه نبود که مانند دیگران بازی نکنیم.

 

بعد نوبت ویولت بود.

 

او گفت: "حال من به نمایندگی از مادر فلور می آید ، و او یک بطری قهوه ای کوچک به کلمنتین داد. "خار شیرین"

 

حالا همه دخترها لبخند می زدند. ماریگولد زمزمه کرد: "این هدیه واقعی است ."

 

لیلی گفت: "طلای مایع" ، با او گره زد.

 

آستر چیزی نگفت ، گرچه گردن او سوزانده شد.

 

ویولت ادامه داد: "من مطمئن هستم كه همه ما راجع به Sweet Thistle صحبت كرده ایم ، Clementine ،" اما كلمات واقعاً عدالت را به یك احساس شما نمی دهند. مثل این است که بگذارید ذهن شما در حمام گرم فرو رود. در خارج از خانه خوش آمد گویی ، افرادی فقط با سلیقه به هم می چسبندند ، اما حالا که شما یک دختر ساحل هستید ، هر شب آن را دریافت خواهید کرد. درپوش ابرو است ، می بینید؟ یک قطره زیر زبان انجام خواهد داد. مادر فلور هر هفته آن را برای شما دوباره پر می کند. "

 

آستر فقط در شب خوش شانس او ​​یک بار از خار خار خود استفاده کرده بود. او می توانست درک کند که چرا بعضی از دختران آن را دوست دارند ، اما این باعث می شود که اندام او را لاغر و ذهن او را مه آلود کند به گونه ای که تنها احساس ناتوانی بیشتری در او ایجاد کرده است ، و توخالی خرد کننده آن که صبح روز بعد از آن باقی مانده بود از هر گرسنگی طبیعی بدتر بود. دوز دیگری آن را می سازد ، اما آستر می دانست که اگر او تسلیم شود ، به خاطر خوبی به Sweet Thistle گم می شود. حتی دخترانی مانند ویولت که فقط یک سال از آن استفاده کرده بودند ، از تأثیر آن خسته و فراموشی شدند و بسیاری از ذهن دختران مسن تر کاملاً ذوب شده بود.

 

استر از فکر کلمنتین که به پایان می رسد مانند این متنفر بود.

 

کلمنتین بی سر و صدا گفت: "متشکرم ، بنفش". "واقعاً - از همه شما متشکرم. این بهترین روز من در گرین کریک بوده است ، و اگر هر روز به عنوان یک دختر غروب آفتاب چیزی شبیه به این ... بروید ... خوشبختانه واقعاً حرف درست است. "

 

او بالای بطری را شسته و زیر بینی اش قرار داده است.

 

ویولت گفت: "اوه ، هنوز نه". "آن را برای امشب ذخیره کن."

 

"اوه ببخشید."

 

"عذرخواهی نکنید. همه ما از شما خوشحالیم آیا ما نیستیم ، آستر؟ »ویولت پرسید.

 

آستر از بین دندانهایش نفس کشید. "خوشحال"

 

#

 

پس از صرف صبحانه ، استر و کلمنتین هدایا را به اتاق خواب کلمنتین بردند. Clem با دقت کوکی ها و طرح ها را روی دفتر قرار داد و ساعت جیب را درون جعبه جواهرات خود در کنار همه گردنبندها و گوشواره های درخشان قرار داد که مادر فلور به او داده بود. حالا که آنها تنها بودند ، انگار کلمنتین اجازه می داد یک ماسک از بین برود. لبخند او واقعی بود ، اما خسته بود. انگشت خود را روی دستبند آستر به او داد.

 

او گفت: "دوباره متشکرم." "می دانید ، برای من معنی است که شما را در اینجا داشته باشم." "امشب چه انتظاری باید داشته باشم؟ واقعاً؟ من می دانم که شما اجازه صحبت در مورد آن را ندارید ، و شما مجبور نیستید که اکنون صحبت کنید ، اما من فقط می خواهم بدانم. "

 

استر به بالای شانه نگاه کرد و مطمئن شد که درب پشت آنها بسته شده است. اما هنوز هم مردد بود. او هرگز نكرده بود كه ترس را در ذهن كلمنتين كشت. نه وقتی که او هیچ کاری برای کمک به او نکرد. آستر دوباره پرسید که آیا ویولت حق این کار را دارد؟

 

اما بنفش دروغ گفت. مادر فلور دروغ گفت.

 

همه دروغ گفتند اینگونه بود که دختران برای شروع کار در خانه های خوش آمد گویی ، که توسط والدینی فرستاده شده بودند و به اندازه کافی ناامید بودند ، معتقد بودند که این بهتر از زندگی است که آنها می توانند فراهم کنند ، پایان یافت.

 

سرانجام آستر با چشمان کلمانتین آشنا شد وی گفت: "هیچ یک از ما واقعاً نمی دانیم در هر شب مشخص چه انتظاری باید داشته باشیم." وی گفت: "این دقیقاً برای من همین حالا است که وقتی شانزده ساله شدم. اما گوش کن ، منظورم این بود که گفتم ، کلام. شما همیشه از هر چیزی که به ما پرتاب کرده اند قوی تر بوده اید. همچنین از من قوی تر است ، زیرا شما هنوز راهی را برای خود همان آفتابی بودن پیدا می کنید. مهم نیست. "بنابراین اگر احساس می کنید خود را ترسیده اید ... فقط به یک آهنگ فکر کنید ، می شنوید؟ لازم نیست آهنگ مورد علاقه شما باشد. در واقع ، اگر اینگونه نباشد ، بهتر است. فقط یکی را که می شناسید در استخوان های خود انتخاب کنید و به هیچ چیز دیگری فکر نکنید. کارم همینه."

 

کلمنتین گره زد. "باشه. درست است ، خوب. "او استر را در آغوش گرفت و پیچید. "با تشکر."

 

استر او را محکم فشرد. "من تمام وقت فقط در طبقه پایین خواهم بود."

 

"باشه."

 

کلمنتین رها کرد ، کمی خودآگاهانه خندید. "به هر حال ، من بهتر می شوم به اتاق پذیرایی برای حراج. خوب سرگردان. "

 

"شما همیشه از هر چیزی که آنها به ما پرتاب کرده اند قوی تر بوده اید. از من نیز قوی تر هستید ، زیرا هنوز راهی پیدا می کنید تا همان نفس آفتابی خود باشید ، مهم نیست که چه چیزی باشد."

آستر پاسخ داد: "خوب سرگردان". او خواهرش را از اتاق خواب بیرون و داخل راهرو ، كه در آن راهها قرار می گرفت ، دنبال كرد. آستر مجبور شد به اتاق خواب خود برگردد تا آن را برای شجاعت بعدی آماده کند. دفعه بعد که کلمنتین را دید ، بدترین این شب پشت سر آنها بود.

 

آستر فکر کرد و ما دوباره در همان سمت کارها خواهیم بود.

 

او دیگر لازم نیست اسرار را از کلمنتین حفظ کند ، از او جدا نمی شود. آنها می توانند مانند گذشته صحبت کنند. چیزهایی را پیدا کنید که در مورد آنها بخندید. شادی خود را در جایی که می توانند سرقت کنند. اینگونه پیروز شدند.

 

مگر اینکه...

 

آستر دور چرخید. او با صداي ناگهاني از كلمنتين به عنوان سالخورده از چشم هاي خالي چشم ، دختراني كه تنها خوشبختي آنها در يك بطري قهوه اي كوچك بود ، صدا كرد ، گفت: "آرام؟"

 

کلمنتین چرخید. "بله؟"

 

آستر ادعا كرد: "نكن - خار خار را خوب نگیر؟" "اگر او از شما از شما سؤال كند ، به مادر فلور دروغ بگویید. ممکن است بدن شما به آنها تعلق داشته باشد ، اما ذهن شما لازم نیست. ما می توانیم یکدیگر را شجاع نگه داریم. مثل همیشه."

 

مرورگرهای کلمنتین با سردرگمی روبرو شدند. "اما ، بنفشه ..."

 

"قول بده ، كلم."

 

او را بلعید و گره زد. "قول میدهم."

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 3
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 40
  • بازدید ماه : 123
  • بازدید سال : 824
  • بازدید کلی : 4,110